Thesis_info



جزئیات پایان نامه انتخابی شماره 75

توجه: دریافت فایل الکترونیکی پایان نامه ها فقط برای افراد دارای مجوز قابل دسترس می باشد.

عنوان پایان نامه:

تبیین و تحلیل کارکردهای الهیاتی قاعده الواحد از نظر ابن سینا، فخر رازی و ملاصدرا

نویسنده: سید محمد مهدی هاشمیان
استاد راهنما: محمد رضا امامی نیا -
استاد مشاور: آرش رجبی -
استاد داور: سید احمد غفاری قره باغ -
مقطع: کارشناسی ارشد
گرایش: مبانی نظری اسلام
تاریخ دفاع: 25/11/1396
چکیده:

چکیده
ابن سینا قاعده الواحد را بعنوان یک اصل پذیرفته و تمام افکارش را بر اساس آن بنا نهاده است. این قاعده به تعابیر مختلف در آثار ابن سینا آمده است. وی صدور واحد از واحد را محدود به فرضی می‌داند که صدور معلول از علت، بی واسطه باشد. اما اگر صدور با واسطه باشد، امکان ایجاد کثیر از واحد وجود دارد. قاعده الواحد یک قضیه موجبه کلیه است. بنابراین عکس آن نمی‌تواند موجبه کلیه باشد. بلکه باید موجبه جزئیه باشد.
فخرالدین محمد رازی قاعده الواحد را به دو روش حلی و نقضی ابطال می‌نماید. وی به صراحت در کتاب المحصل قاعده الواحد را نفی و بر عدم آن استدلال نموده است. وی «اصل سنخیت» را به چالش می‌کشاند، که به تبع آن قاعده الواحد نیز سست می‌شود؛ زیرا یکی از ارکان اصلی قاعده الواحد، اصل سنخیت بین علت و معلول است. اما نفی کلیت قاعده الواحد توسط فخر رازی، بدان معنا نیست که وی این قاعده را در هیچ موردی جاری نداند. چه بسا که یک قاعده کلی با یک مثال نقض نفی گردد، اما در برخی موارد به صورت جزئی صدق نماید؛ زیرا «ما لا یدرک کله، لا یترک کله».
ملاصدرا قاعده الواحد را با مراجعه به قرآن کریم، تایید می‌نماید. وی با یک نگاه کلی و جامع قاعده الواحد را تفسیر نموده و آن را در تمام عالم جاری و ساری می‌داند و برای آن پشتوانه علمی قرآنی ارائه می‌دهد. نقطه قوت اندیشه ملا صدرا در تفسیر «موجود واحد» است. وی وحدت را نه بصورت جزئی بلکه بصورت کلی در تمام عالم می‌نگرد. یعنی واحد تک تک اجزاء عالم نیست، بلکه تمام عالم امکان یک واحد است که از یک واجب الوجود واحد صادر شده است.
فعل الهی همان مطلق وجود است که واحد است و در پی امر واحد الهی «کن» موجود باش ایجاد می‌گردد. این موضوع کاملا مطابق مفاد قاعده الواحد است.
از منظر ابن سینا، تعداد افلاک وابسته به تعداد عقول است. اما از منظر فخر رازی، تشخیص تعداد افلاک مستقل از تعیین تعداد عقول است و هیچ وابستگی میان آنها نیست. نظر نهایی ملاصدرا این است که تعداد عقول خارج از حیطه علم بشری بوده و برای نوع انسان نا مشخص است.
از نظر هر سه دانشمند صادر اول ممکن الوجود است و معلول بی واسطه علت واجب. از این نظر در اعلی مرتبه خلقت قراردارد. اما یک تفاوت اساسی بین ابن سینا و فخر رازی با ملاصدرا ملاحظه می‌گردد و آن اینکه در اندیشه آن دو، صادر اول واسطه فیض هستی است، در حالی که در اندیشه صدرایی صادراول جامع تمام فیوضات است.
واژگان کلیدی
قاعده الواحد، نظام هستی، صادر اول، نفس انسانی، ابن سینا، فخر رازی، ملاصدرا.