گزارش نشست هم‌اندیشی اساتید: «ابعاد تربیتی و سیره شاگردپروری استاد علامه، آیت‌الله مصباح یزدی(ره)»

گزارش نشست هم‌اندیشی اساتید: «ابعاد تربیتی و سیره شاگردپروری استاد علامه، آیت‌الله مصباح یزدی(ره)»

دوشنبه, ۱۳ اردیبهشت, ۱۴۰۰

به گزارش روابط عمومی دانشگاه معارف اسلامی، هم‌زمان با سالروز شهادت استاد مرتضی مطهری و گرامیداشت مقام استاد، نشست هم‌اندیشی اساتید با موضوع «ابعاد تربیتی و سیره شاگردپروری استاد علامه، آیت‌الله مصباح یزدی(ره)» با حضور اساتید گرانقدر حسن رحیم‌پور ازغدی و حجت‌الاسلام‌والمسلمین دکتر رهنمایی در تاریخ یکشنبه ۱۲ اردیبهشت ۱۴۰۰، در محل سالن امام رضا(علیه‌السلام) دانشگاه معارف اسلامی، با رعایت دستورالعمل‌های بهداشتی و به صورت مجازی برگزار گردید.
در ابتدای نشست استاد حسن رحیم‌پور ازغدی با اشاره به ویژگی‌های منحصر به فرد آیت‌الله مصباح گفت: در دهه هفتاد که من در قم مشغول درس و بحث بودم مباحثی در مورد قرآن و وحی و پیامبر(ص) از طرف برخی مطرح می‌شد که خیلی فضلای حوزه نسبت به آنها حساسیتی نداشتند، چون یا متوجه اصل مسئله نبودند یا اهمیت این موضوعات را درک نمی‌کردند و تعارضات آنها را با معارف دینی نمی‌فهمیدند. آیت‌الله مصباح، که مجتهد در اصول دین بود، نسبت به این موضوعات واکنش نشان داد. ایشان توانستند معضلات و شبهات ترجمه شده از الهیات پروتستان و… را تبیین کنند و نسبتی بین آنها و قرآن و مباحث کلامی برقرار کنند و به مصاف بسیاری پرسش‌های جدید بروند. استاد مصباح با ترکیب دقت و شجاعت و موضع‌گیری نظری و معرفتی، در مقابل شبهاتی که از دنیای مدرن و الهیات لیبرال پروتستان ترجمه و وارد می‌شد، ایستادند. ایشان از جمله معدود افرادی بودند که خیلی زود و هوشمندانه متوجه شبهات آن دوره شدند که اهمیت زودیابی و زودفهمی ایشان امروز مشخص می‌شود، در حالی که صراحتی در کلام افراد شبهه‌پراکن آن روز نبود، البته الان راحت و به صراحت، همان افراد مواضع خود را مطرح می‌کنند. در آن دوره آقای مصباح می‌گفتند: بحث شخص و اشخاص نیست این‌ها مترجم هستند و هیچ حرفی از خودشان نیست و بخش‌هایی از ترجمه معرفت‌شناسی و انسان‌شناسی و الهیات مدرن و پست‌مدرن غربی را در قالب مسائل عرفانی بیان می‌کنند. خیلی از این اشخاص در آن دوران در لفافه قرآن و وحی را زیر سؤال می‌بردند ولی کسی در آن دوره و سال‌ها متوجه نشد. آیت‌الله مصباح مبانی آنها را شفاف بیان می‌کرد و تناقضات آنها را می‌گفت.
استاد رحیم‌پور ازغدی در بخش دیگر سخنان به بیان اهمیت آمادگی معرفتی و اخلاقی قبل از ورود به قرآن پرداخت و گفت: انسان‌هایی که هنوز ابهام و تردید در قرآن و وحی و نبوت دارند و باور ندارند که قرآن یک متن الهی است و تلقی وحی و بیان وحی برای آنها حل نشده باشد، قرآن نمی‌تواند دردشان را دوا کند چراکه خود او آمادگی ورود به قرآن را ندارد. کسانی که به دنبال توجیه بشری برای آیات قرآن باشند و باوری به غیب نداشته باشند، نمی‌توانند قرآن را نسخه شفابخش الهی بدانند و از آن بهره‌مند گردند. اصل مهم برای بهره‌مندی از قرآن ایمان به خداوند و وحی است. قبل از ورود به قرآن تکلیف را باید مشخص کرد نه اینکه وقتی فرد وارد قرآن شود بگوید فلان آیه با فلان نظریه علمی سازگار نیست. این برخورد با قرآن به معنای عدم پذیرش قرآن به عنوان متنی الهی و فوق بشری است. هرکسی با هر نیت و روشی به سراغ قرآن برود اینطور نیست که بتواند استفاده کند.
وی در انواع تفسیر به رأی گفت: برخی به دنبال این هستند که قرآن را با منافع و هوس‌های خود منطبق کنند و تفسیر به رأی اینها تراشیدن دین است تا به قالب منافعشان در بیاید. این افراد به سراغ قرآن می‌روند تا خواسته‌ها و هوس‌ها و منافعشان را بر قرآن تحمیل کنند. آقای مصباح در باز کردن مشت این افراد و شناساندن این‌ها سعی وافر داشت و در مقابل شبهات و تفاسیر آنها از قرآن ایستادگی می‌کرد. البته عده دیگری هستند که با این غرض و پیش‌فرض به سراغ قرآن نمی‌روند اما به دلیل خطاهای ذهنی یا داشتن مبانی غلط دچار تفسیر به رأی می‌شوند که هر یک از ما هم ممکن است در این ورطه از تفسیر به رأی بلغزیم و باید مواظب باشیم که با پیش‌داوری و پیش‌فرض به سراغ قرآن نرویم. ذهنیت‌ها و لجاجت‌های نفسانی را کنار بگذاریم و به سراغ قرآن برویم.
استاد رحیم‌پور در آخر با اشاره به برخی فقرات خطبه ۱۷۶ نهج‌البلاغه به تبیین نوع رویکردهای درست و نادرست به قرآن پرداخت: «فَکُونُوا مِنْ حَرَثَتِهِ وَ أَتْبَاعِهِ؛ وَ اسْتَدِلُّوهُ عَلَى رَبِّکُمْ وَ اسْتَنْصِحُوهُ عَلَى أَنْفُسِکُمْ وَ اتَّهِمُوا عَلَیْهِ آرَاءَکُمْ وَ اسْتَغِشُّوا فِیهِ أَهْوَاءَکُمْ»، امام علی(ع) در این خطبه می‌فرماید: وقتی به سراغ قرآن می‌روید به قصد پیروی بروید، هر آیه‌ای را باید بذری ببینید که در ذهن و زندگی شما کاشته می‌شود و مورد بهره برداری قرار می‌گیرد. برای شناخت خدا از قرآن استفاده کنید، هر آیه‌ای را وجهی از خدا و قرآن را کتاب راهنما بدانید که قرار است شما را به سمت خدا ببرد. قرآن را به عنوان حقیقتی که خیرخواه و راه نجات شما است نگاه کنید، از قرآن نصیحت بگیرید چون قرآن دلسوز انسان است. شما انسان‌ها خودخواهی‌هایی دارید که گاهی با قرآن سازگار نیست و این خطر همه شما را تهدید می‌کند، لذا فرمود: «اتَّهِمُوا عَلَیْهِ آرَاءَکُمْ»، هر وقت سراغ قرآن می‌روید آرای خودتان را به عنوان قطعیات تلقی نکنید و آرای خودتان را در محضر قرآن متهم کنید.
در بخش دوم نشست حجت‌الاسلام‌والمسلمین دکتر رهنمایی در دو محور مباحث خودش را در مورد سیره تربیتی علامه مصباح یزدی ارائه کرد: محور اول هنر استاد پروری علامه مصباح است که ایشان سعی وافر داشتند شاگردی که در اختیارشان هست را به مقام استادی برسانند و ایشان در این مقام بیش از آنکه معلم باشند، مربی بودند. استاد مثل کشاورزی که یک بذر ناچیز را آنقدر زیبا می‌پروراند که بار دهد، شاگرد را پرورش می‌دادند. نگاهشان به شاگرد نگاه عاقل اندر جاهل نبود و سعی می‌کردند کمِ افراد را زیاد کنند. نگاهشان به شاگرد، نگاهِ عاقلِ دارای عقل بالفعل به عاقل دارای عقلِ بالقوه بود. به قول مقام معظم رهبری در مورد استاد مصباح، فضل ایشان در شاگردانش سر ریز شده است و در خود ایشان منحصر نبوده است. سیره تربیتی استاد مصباح رساندن شاگرد به منزلت استادی بود.
دکتر رهنمایی در تبیین محور دوم گفت: محور دوم مکتب تربیتی استاد مصباح است، مقام ایشان در شأن یک صاحب مکتب است نه فقط یک نظریه‌پرداز، مکتب علمی و تربیتی ایشان ویژگی‌های متعددی دارد و الهام‌بخش خیلی افراد بوده است. که بنده ۱۴ ویژگی برای مکتب تربیتی ایشان برشمرده‌ام که این مکتب همه‌جا می‌تواند مبناساز باشد و خصلت استادپروریِ آیت‌الله مصباح بر اساس همین مبانی و ویژگی‌ها و معیارها بوده است. ۱۴ ویژگی به صورت مختصر اینها است:
– مسلک و مرام وجه‌الله: شاخص اصلی و نخستین این است که همه امور برای خدا باشد آموختن و آموزش دادن و عمل کردن برای خدا باشد،
– نگاه جهادی به فعالیت‌های آموزشی و تربیتی داشتند،
– تقدم اصلی بر فرعی،
– انتخاب موضوعِ متعالی چون تعالی موضوع به تعالی خود رشته سرایت می‌کند،
– رویکرد مؤثر اجتهادی و فقاهتی استنباط فروع از اصول،
– تعلیم و تربیت روشمند: ایشان هر مسئله‌ای را با روش خاص خود و با هر مخاطبی با روش خاص خودش پیش می‌رفت،
– ابعاد فراگیر داشت،
– نظریه‌پردازی متقن و دقیق داشت،
– ابتکار و نوآوری،
– در نقد و بررسی افراد ملاحظه انصاف را داشت و معمولاً افکار را نقد می‌کرد نه اشخاص را،
– جبهه‌ای در مبارزه با شبهات تشکیل داد و خودش در خط مقدم این جبهه بود،
– مکتب استادپرور و نخبه‌پرور داشت،
– استوار بود چون از اول مبنا را متقن برمی‌داشت و تا به یقین نمی‌رسید وارد نمی‌شد،
– چشم‌انداز ایشان افق اعلای الهی بود.

منبع خبر: روابط عمومی