Thesis_info



جزئیات پایان نامه انتخابی شماره 255

توجه: دریافت فایل الکترونیکی پایان نامه ها فقط برای افراد دارای مجوز قابل دسترس می باشد.

عنوان پایان نامه:

تبیین حدوث و قدم عالم از دیدگاه متون دینی و مقایسه آن با دیدگاه علّامه حلّی، میرداماد و ملاصدرا

نویسنده: سید جواد احمدی
استاد راهنما: ابوالفضل کیا شمشکی -
استاد مشاور: حمیدرضا رضانیا - محمد حسن قدردان قراملکی -
استاد داور: مهدی عبداللهی - سید احمد غفاری قره باغ - محمد مهدی گرجیان عربی - عبدالله محمدی -
مقطع: دکتری
گرایش: مبانی نظری اسلام
تاریخ دفاع: 21/12/1393
چکیده:

چکيده
مسأله حدوث و قدم عالم از زمان‌هاي ديرين افکار انديشمندان را به خود جلب کرده است. در متون ديني نيز، عالم (همه مخلوقات) به صفت «حدوث» معرفي گرديده و «قِدَم» منحصراً براي حق‌تعالي اثبات شده است. دانشمندان در تفسير آيات و روايات دالّ بر حدوث عالم، نظرهاي متفاوتي ارائه نموده و از هماهنگي ديدگاه خود با متن ديني دفاع کرده‌اند. از ديدگاه‌هاي مهم در اين زمينه، نظريّه کلامي علامه حلّي، ديدگاه حدوث دهري ميرداماد و حدوث زماني مورد نظر صدرالمتألّهين است. بررسي ميزان هماهنگي ديدگاه‌هاي سه گانه با مفاد متن ديني، مستلزم تبيين اجمالي سه نظريّه مذکور و مقايسه آن با معني مستفاد از آيات و روايات است. از اين رو، با تحليل و پژوهش پيرامون آيات و روايات ناظر به حدوث عالم، چنين استنتاج شد که «زمان» از جمله مخلوقات و متصف به حدوث است؛ پس ديدگاه حدوث زماني از منظر متن ديني قابل پذيرش نيست. از سويي ديگر، نظريه قدمت غيري و حدوث ذاتي عالم نيز خلاف ظاهر متن ديني است؛ چه اين که ظهور آيات و روايات بر تأخّر انفکاکي وجود عالم از وجود خالق است، به اين معني که هستي عالم مسبوق است به عدم مقابلي که بدون تقيّد به زمان با وجود عالم در تناقض مي‌باشد و با آن قابل جمع نيست. به عبارت ديگر، وجود جميع ماسوي‌الله داراي ابتداء و آغازي فرازماني است و زمان (زمان حاصل از تغير تدريجي وجود عالم طبيعت) توأم با آفرينش اولين موجود مادي از کتم عدم واقعي، آغاز گرديد.
با بررسي آثار و کتاب‌هاي علامه حلّي، ميرداماد و صدرالمتألهين، معلوم شد که ايشان بر اين نکته اتفاق نظر دارند که ديدگاه حدوث زماني مبتلا به ضعف و اشکال است؛ چنان‌که ديدگاه حدوث ذاتي و مسبوقيت وجود ممکنات به عدم ذاتي را صرفاً يک تحليل عقلي و مبيِّن اصل نيازمندي هر مخلوقي به خالق هستي‌بخش دانسته‌اند که حدوث مورد نظر متن ديني را تأمين نمي‌کند. بنابراين هر سه دانشمند مذکور، عقيده به قدمت غيري عالم را خلاف آموزه‌هاي ديني اعلام نموده‌اند. ايشان قائل به حدوث عالم به معني مسبوقيت جميع ماسوي‌الله به عدم مقابل مي‌باشند. با اين تفاوت که صدرالمتألهين، حدوث مستفاد از متن ديني را حدوث زماني تشخيص داد و بر اساس نظريه حرکت جوهري و اين‌که «زمان» بُعد و امتدادي از وجود تدريجي عالم طبيعت است، بيان نمود که آيات و روايات بر قدمت فيض الهي و حدوث زماني مستفيض (آفرينش لحظه به لحظه و حدوث تدريجي عالم اجسام) دلالت دارد. اما علامه حلّي تأکيد نمود آن سان‌ که تبيين قدمت خداوند نيازي به عنصر «زمان» ندارد، معني و حقيقت حدوث عالم نيز بي‌نياز از «زمان» مي‌باشد و عالم به نحو ابداعي (بدون احتياج به ماده پيشين و زمان سابق) با سابقه عدم محض غيرزماني آفريده مي‌شود و ازاين‌رو، هستي عالم ـ به لحاظ بدايت و آغاز ـ منتهي به عدم مقابل فرازماني است.
ميرداماد نيز ضمن تأييد مسبوقيت وجود همه مخلوقات (مجرد و مادي) به عدم واقعي غيرمقيد به زمان، آن عدم را عدم دهري (لاشييء مطلق) نام نهاد که با جعل وجود مخلوق توسط آفريدگار، به نحو کلي نقض و طرد مي‌گردد. ميرداماد معتقد است، عدم دهري با ويژگي صراحت و خلوص و پيراستگي از هرگونه امتداد حقيقي يا وهمي و متوهم، با هستي ممکنات در تقابل و تناقض است و موجب تأخر انفکاکي آنان از وجود خالق مي‌باشد.
به نظر مي‌رسد سه ديدگاه مذکور (به‌طور کلي و با قطع نظر از ميزان صحّت مباني و ادله) در محور‌هاي ذيل با نتايج حاصل از بررسي آيات و روايات، هماهنگ‌اند:
1. نفي حدوث ذاتي؛ 2. نفي ازليت غيري عالم؛ 3. مردود دانستن حدوث زماني منسوب به متکلمان؛ 4. مسبوقيت وجود عالم به عدم مقابل؛ 5. تأخّر انفکاکي هستي مخلوقات از وجود خالق؛ 6. ابداعي بودن فاعليت خداوند؛ 7. پيراستگي وجود پروردگار از زمان و يا هرگونه امتداد وهمي و متوهّم.

واژگان کليدي
متن ديني، حدوث عالم، قدم عالم، تقدم و تأخر، حدوث و قدم زماني، حدوث و قدم ذاتي، حدوث و قدم دهري، علامه حلّي، ميرداماد، صدرالمتألّهين.