گزارش نشست علمی «اندیشههای معارفی علامه مصباح یزدی(ره)»
دوشنبه, ۲۷ بهمن, ۱۳۹۹به مناسبت چهلمین روز رحلت عالم ربانی، فقیه و حکیم مجاهد علامه مصباح یزدی(ره)، نشست علمی با حضور اساتید بزرگوار حجتالاسلاموالمسلمین دکتر ساجدی، حجتالاسلاموالمسلمین دکتر خسروپناه، حجتالاسلاموالمسلمین دکتر شریفی و حجتالاسلاموالمسلمین کریمی در تاریخ ۲۶ بهمنماه در دانشگاه معارف اسلامی برگزار شد.
در ادامه گزارشی از محتوای بیانات اساتید ارائه میشود.
۱. دینشناسی در اندیشههای علامه مصباح یزدی
حجتالاسلاموالمسلمین دکتر ساجدی استاد موسسه امام خمینی(ره)، نخستین سخنران این جلسه بودند که ضمن بیان بخشی از خصوصیات اخلاقی و معنوی و بخشهایی از اندیشههای دینشناختی علامه مصباح یزدی پرداختند. ایشان این نکات را تشریح کردند که: یکی از نقاط بارز در افکار و رفتار مرحوم علامه مصباح یزدی، دغدغهمندی دائم و مستمر ایشان نسبت به دینشناسی و گسترش دینباوری بود. ایشان بر اساس وظیفه در عرصه دینشناسی، سه گام مهم را طی کردند: ۱. ایجاد تشکیلات سازمانیافته، ۲. جریانسازی و گفتمانسازی در جامعه علمی و در میان متدینین، ۳. نظریهپردازی. هرسه گام، از ویژگیهایی برخوردار هستند که عبارتند از: ۱. زمانشناسی و تشخیص نیازهای زمان، ۲. جامعیت روششناختی و محتوایی، ۳. نظاممندی در ارائه معارف بنیادین اسلام با استفاده از دلایل عقلی و توسعه آنها در همه دروس و آموزشها. آن بزرگوار با این که در ابتدای راه تنها بودند و در ظاهر امکان و ابزار چندانی نداشتند، با جدیت تمام وارد این زمینه شدند. استاد بزرگوار به دقت شبهات موجود را رصد کرده و در مقام پاسخ برمیآمدند. آخرین سفارش ایشان این بود که مجموع شبهات و پرسشهای باقیمانده در جامعه گردآوری و پاسخ داده شوند. ایشان همواره خلأهای موجود را میشناخت و چون دینشناسی و دینگرایی و عطش شدیدی نسبت به معارف دین مشاهده میکردند، به این زمینه اهتمام ویژه داشتند. دینشناسی ایشان، جامع، دقیق، منسجم، جذاب و منطقی بود. جامعیت روشی ایشان را باید بدین صورت بیان کرد که: ایشان در عین حال که یک فیلسوف بودند، یک مفسر قرآن نیز بودند و بر این اساس، جامع قرآن و برهان بودند. از دیگر اوصاف اندیشههای ایشان، زنده و پویا بودن و تمدنسازی است. همه فعالیتهای ایشان در مسیر حرکت انقلاب اسلامی و در راستای تحصیل و توسعه آرمانهای انقلاب و معرفی ابعاد معنوی و حیاتبخش و انسانساز و سعادتآفرین بود. با این وجود، در مراحل مختلف ظلمهای سنگینی بر ایشان روا شد و عدهای در کمال بیانصافی و بیتقوایی اتهامات ناروایی به ایشان زدند اما ایشان تا آخرین لحظه در راه تبیین حقایق و معارف نورانی اسلام کوشید.
برای دریافت فایل صوتی سخنان حجتالاسلاموالمسلمین دکتر ساجدی اینجا کلیک کنید.
۲. علوم انسانی اسلامی در اندیشههای علامه مصباح یزدی
حجتالاسلاموالمسلمین دکتر خسروپناه استاد پژوهشگاه فرهنگ و اندیشه اسلامی، به تبیین اهتمام علامه مصباح به علوم انسانی اسلامی پرداخت. با وجود این که شخصیتهایی پیش از این بزرگوار به صورت بخشی و جزئی به اسلامیسازی علوم توجه و اهتمام داشتند، اما استاد علامه مصباح یزدی، نخستین کسی بودند که علوم انسانی اسلامی را به صورت جامعالاطراف مورد بحث و بررسی قرار دادند. ایشان هم به معارف والای اسامی إشراف و اطلاع لازم و کافی داشتند و هم علوم انسانی مدرن را به خوبی میشناختند. ایشان به جای این که دین را در تعریف و تعیین محتوا به سه بخش عقائد و اخلاق و احکام محدود ببیند، نظامی جامع روشها و مسائل مدنظر قرار داده و حتی علوم تجربی را نیز در این نظام وارد کردند. در نتیجه در مسئله نسبت علوم تجربی یا طبیعی با اسلام نیز افقهایی نوین ارائه کردند. پیرو این جامعیت در اندیشه، ایشان معانی مختلف از «علم» را مدنظر قرار داده سپس به تبیین چیستی و معیارهای اسلامی بودن علوم پرداختهاند. علم اسلامی گاه بر اساس پیدایش یا بازسازی و ارتقاء و تکامل در سرزمینهای مسلمین اسلامی خوانده میشود. این نوع علوم در تمدن اسلامی موثرند. معیار دوم، موافقت یا عدم مخالفت علوم مبتنی بر حس و عقل با سخنان اولیاء دین است. براین اساس اقتصاد و روانشناسی و… که تعارضی با آموزههای اولیاء دین ندارند هم اسلامی خوانده میشوند. معنای دیگر، علم مبتنی بر حس و عقل و وحی است. عقل یک ابزار بسیار ارزشمند معرفت است؛ اما وحی خود منبع معرفت است. چون از ناحیه حقتعالی نازل میشود و به همین دلیل، میتواند مُشرِف بر همه معلومات حسی و تجربی و عقلی باشد. اما معیار منتخب علامه مصباح یزدی، تاثیر ارزشهای اسلامی بر علوم است. علوم به دو دسته توصیفی و توصیهای تقسیم میشوند یا علوم تجربی در تقسیمی به علومی که در مقام توصیف طبیعت هستند و علومی که در صدد تغییر طبیعت هستند تقسیم میشوند. در هر دو قسم، معیار اسلامی بودن، تاثیر ارزشهای اسلام بر علوم است. در علوم انسانی هم ماجرا از همین قرار است. علوم انسانی در هر دو قسم توصیفی، که انسان را توصیف میکنند و توصیهای که در صدد تغییر انسان هستند، اگر تحت تاثیر ارزشهای اسلام باشند، اسلامی خواهند بود. استاد علامه مصباح یزدی بر این اساس، نقاط مثبت علوم مختلف را پذیرفته و سازش علوم مختلف با اسلام را معیار دینی بودن علوم میدانند. همان منطق که در تحقق و توسعه علوم انسانی مدرن به کار میرود، یعنی تاثیر معیارهای این مکاتب در علوم، در نسخه متعالی و مرتبط با مبدأ وجودی عالم، یعنی معیارهای اسلام نیز جاری و صادق است. استاد علامه در این زمینه تنها نگاه ایجابی و بیان صرف چیستی و ابعاد علوم ندارد بلکه به بعد سلبی مسئله هم توجه داشته و نقصانهای علوم تجربی در صنف علوم مدرن را به خوبی شناسایی و معرفی کردهاند. مبانی دینشناختی در علوم انسانی و طبیعی تاثیر کلیدی دارند. مبانی دینشناختی علوم عبارتند از: ۱. اثباتپذیری گزارههای دینی، ۲. جاودانگی آموزههای دینی، ۳. جهانشمولی آموزهها و احکام دینی، ۴. فهمپذیری زبان دین، ۵. واقعنمایی زبان دین. هرکدام از این معیارها در عِلمی غایب باشد، آن علم به وصف اسلامی متّصف نخواهد شد.
برای دریافت فایل صوتی سخنان حجتالاسلاموالمسلمین دکتر خسروپناه اینجا کلیک کنید.
۳. اخلاق و فلسفه اخلاق در اندیشههای علامه مصباح یزدی
حجتالاسلاموالمسلمین دکتر احمدحسین شریفی استاد موسسه امام خمینی(ره)، به تبیین نوآوریهای علامه مصباح یزدی در زمینه اخلاق و فلسفه اخلاق پرداختند. علامه مصباح یزدی علاوه بر اقدامات عملی و اجرایی در زمینه اخلاقپژوهی، نظریه اخلاقی نیز پرداختهاند. ایشان نخستین شخصیتی هستند که به صورت آکادمیک و نظاممند، طرحی ابتکاری در نظام اخلاقپژوهی و علم اخلاق در انداختهاند. نظریات و پژوهشهای شخصیتهای پیش از ایشان عمدتا زیر سلطه اخلاق ارسطویی قرار دارند. استاد علامه مصباح بر اساس انسانشناسی اسلامی، علاوه بر ارائه نظریه، اخلاق ارسطویی را نیز مورد بررسی و ارزیابی و نقد قرار دادهاند و این امر در جهان اسلامی برای نخستین بار توسط ایشان رقم خورده است. پیش از ایشان مسائل اخلاق مطرح بود، اما فلسفه اخلاق نظاممند نبود. ایشان در عین واقعگرایی و مطلقگرایی در اخلاق، قریب پانزده مکتب اخلاقی را مورد نقد قرار داده است. مبدأ همه این ابعاد، انسانشناسی دقیق و وحیانی علامه مصباح یزدی است.
ایشان حکیمی حاضر در صحنه بود و در انزوا و تنهایی خو مطالعه و تفکر نمیکرد و مانند رودی روان در مصب اندیشه جامعه تشنگان را سیراب میکرد. این امر هم در سطح تخصص و تربیت مربی و استاد علم اخلاق در حوزه علمیه رشد و هم در قامت موسسات آموزشی و پژوهشی تحقق یافت. نتیجه این حرکات، تربیت مجتهدان اخلاقی بود. این حکیم بزرگ، به دلیل إشراف بر مبانی و معیارهای متعالی اسلام، سرفصل و نظام و سازمان قویم اخلاقی تدوین کرد. اهل تحقیق میدانند که تدوین سرفصل امری ثقیل و دقیق است که معمولا هم موفق و تام ظاهر نمیشود اما استاد علامه مصباح بیش از نوع سرفصلهای موجود و پیشین از این امر برآمدند.
پیشینیان، اخلاق را صرفا به ملکات نفسانی اکتسابی اعم از راسخ یا غیرراسخ تقسیم میکنند؛ اما این حکیم و فیلسوف اخلاق، اخلاق را به این محدوده منحصر نکرده بلکه رفتارهای اختیاری را نیز در قلمرو اخلاق وارد میکنند. به همین دلیل است که اخلاق حتی در عرصه فقه نیز حضور یافته و منشأ علوم و رویکردهای بینرشتهای و وجوه نوینی از اخلاق مانند اخلاق کاربردی میشود.
ابداع قابل توجه علامه مصباح یزدی در اخلاق پژوهی این است که: آنچه عبدالله دراز و مرحوم علامه جعفری در ترسیم ارتباطات چهارگانه انسان (با خدا، با خود، با جامعه و محیط زیست) بیان کردهاند، در نگاه علامه مصباح یزدی در سه بعد وجود انسان، یعنی شناختها، گرایشها و افعال ضرب میشود و سپس مجموع این فروع، در دو بخش فضائل و رذائل اخلاقی ضرب میشود. در نهایت، بیستوچهار شاخه در علم اخلاق ظاهر میشود. این امر نتیجه جامعنگری و آغاز مباحث اخلاق از انسانشناسی اسلامی توسط مرحوم علامه مصباح یزدی است. باید متذکر شد یکی از کتبی که به قلم خود استاد تدوین شده است، کتاب «خودشناسی برای خودسازی» است که آن بزرگوار این اثر را در سنین جوانی نوشتهاند. این اثر، که میتوان روح اندیشههای ایشان دانست، معطوف به همان سازمانی که بیان شد، تدوین یافته است.
در پایان باید گفت نوآوریها و تعالیها در اندیشههای علامه مصباح، حاصل نظم و انضباط مثالزدنی ذهنی ایشان و نیز قدرت تسلط بر نفس و مهار ذهن و اندیشه در وجود ایشان بود.
برای دریافت فایل صوتی سخنان حجتالاسلاموالمسلمین دکتر احمدحسین شریفی اینجا کلیک کنید.
۴. معارف قرآن و حدیث در اندیشههای علامه مصباح یزدی
حجتالاسلاموالمسلمین کریمی استادیار موسسه امام خمینی «ره»، به بیان منظومه معارف قرآن و حدیث و سازمان دروس معارف اسلامی در آثار استاد علامه مصباح یزدی پرداخت. نظام معارف اسلامی در آثار و اندیشههای علامه مصباح یزدی، دارای دو ویژگی جامعیت و نظاممندی است. این دو ویژگی بر محمل «اللهمحوری» و «کمالمبنایی» مستقر شده است. جامعیت صفتی است که ایشان از اساتید خود، مرحوم آیتالله بروجردی، آیتالله بهجت، امام راحل و علامه طباطبایی برگرفته بودند. علامه مصباح یزدی در علوم نقلی، آثار عمیقی دارند. ایشان بخصوص در حدیث، بیستودو اثر دارند. آن استاد عظیمالشان تعلیقه بر معانیالاخبار را در سیسالگی نوشته است و نیز بر مجلدات پنجاهوچهارم تا پنجاهونهم بحارالانوار تعلیه دارند. در نظر استاد مصباح یزدی، قرآن کریم به شأن هدایتگری محدود نیست بلکه ابعاد معرفتبخشی بسیار عمیق قرآن فوق تصور محققان است. استاد مصباح در هر دو زمینه تفسیر ترتیبی و تفسیر موضوعی وارد و صاحب اثر هستند و هر دو زمینه را در موسسات تحت اشراف خود عملیاتی کردند. اما عنایت ایشان به تفسیر موضوعی بیشتر بود. مجموعه معارف قرآن که مورد توجه جدی قرآنپژوهان است، جامع، نظاممند، دارای نگاه سیستمی، روزآمد، پاسخگو و دارای اتقان سیر منطقی است. این مطلب از مشهورات است که مرحوم علامه طباطبایی در دوره تدوین تفسیر عظیم المیزان، متن را پیش از انتشار به علامه مصباح ارائه میکردند تا نقطهنظرات ایشان هم در آن لحاظ شود و به تعبیر مرحوم علامه طباطبایی، علامه مصباح در المیزان شریک هستند. توجه به ظواهر قرآن در کنار استفاده از علوم مختلف برای کشف ابعاد عمیقتر از قرآن از اوصاف آن استاد بزرگوار بود و ایشان بر همین اساس هم به علوم و هم زبانهای علمی دیگر دنیا اهتمام داشتند.
جامعیت و نظامسازی در آراء و اندیشههای ایشان جایگاهی ویژه دارد. به تبع این ویژگی است که مفهوم کمال فراوانی بسیار بالایی در سخنان ایشان دارد. بیش از پنجهزار بار مفهوم کمال در سخنان ایشان تکرار شده و این دلیل کمالمبنایی نظام جامع معارف قرآن در آثار آن حکیم و مفسر بزرگ است.
علامه مصباح در نظریهپردازی، هم مثبتات را میدید و هم منفیات را؛ هم به نظر توجه داشتند و هم به عمل. ایشان پس از تاسیس دفتر همکاری حوزه و دانشگاه و هدایت شخصی جلسات و مذاکرات و سپس تاسیس موسسه امام خمینی «ره» در سازماندهی به مجموعه معارف قرآن، اهتمام و مباشرت داشتند. جامعنگری در این امر، یعنی از خدا تا انسان و همه مسائل مربوط به ارتباط انسان و خدا. از نظر ایشان دین منحصر در سه بخش عقائد و احکام و اخلاق نیست زیرا معارفی در آن وجود دارد که از هرسه عرصه یادشده خارج است. نقطه آغاز نظام معارف قرآن در نظر ایشان، الله تعالی است. باید مبدأ و مبنا را «الله» قرار داده و سپس تقسیمات طولی را همانند آبشاری که از مراتب بالا به مراتب پایین نازل و سرازیر میگردد، طراحی کرد. بر این اساس، دروس معارف قرآن، از خداشناسی آغاز و سپس به هستی و سپس انسان و پس از آن به ابعاد مختلف انسان از جهت هدایت یعنی راه و راهنما و پیام الهی یعنی قرآن و در نهایت احکام فردی و اجتماعی انسان میرسد. آن بزرگوار تنها نظام نساختند بلکه نگاهی برتر دارند. یعنی ابتدا نظامسازی، سپس نظریهسازی، سپس سنجش یک نظریه در دل نظام و رفع اختلاف و چالشهای احتمالی و سپس استخراج نظام جامع را مدنظر داشتند و تاحدود زیادی در عمل به این امور پرداختند؛ امروزه میتوان گفت دست محققان علوم اسلامی تاحدی در زمینه نظام سازی خالی است؛ اما الگوی کار را آن استاد عزیز راحل ارائه کردند. مرحله و مرتبه بعد، سازماندهی نظامها است که هنوز فعلیت تحقیقی نیافته است. در صورت انجام این مرحله، نظام کلان جامع اسلامی ظاهر میشود. اهتمام استاد علامه مصباح این بود که همه این نظامها را در یک سیستم کلان بالادستی قرار داده و با رفع چالشها و تعارضهای احتمالی، به هدف والایی که یادشد، نایل شوند.
در بیان مؤلفه مهم دیگر، یعنی کمالگرایی، باید گفت: از نظر ایشان، عبودیت، قرب، فنا و مفاهیم مانند اینها، همه در مفهوم کمال مندرج است. زیرا همه در سایه ارتباط انسان با کمال مطلق تعیّن مییابند. پس حکومت و علوم انسانی و شئون اجتماعی و… نیز ذیل کمالگرایی قرار میگیرند.
ابداع دیگر ایشان، که ناشی از ذهن منظم و ساختارمند ایشان است، مباحث تعیین نصابها در مفاهیمی مانند توحید و اعجاز و… است. در کنار این مؤلفهها، انسانشناسی ایشان نیز ذیل این نظام قرار میگیرد و تقسیم ابعاد انسان به شناختها، گرایشها و افعال نیز نسبتی واضح با کمال مییابند.
برای دریافت فایل صوتی سخنان حجتالاسلاموالمسلمین دکتر کریمی اینجا کلیک کنید.