Thesis_info



جزئیات پایان نامه انتخابی شماره 384

توجه: دریافت فایل الکترونیکی پایان نامه ها فقط برای افراد دارای مجوز قابل دسترس می باشد.

عنوان پایان نامه:

عقل و ایمان از دیدگاه ملاصدرا و پاپ ژان پل دوم

نویسنده: محسن پور محمد
استاد راهنما: حمید پارسانیا -
استاد مشاور: محمد تقی فعالی - عبدالحسین خسروپناه -
استاد داور: محسن قمی - حسن یوسفیان - هادی صادقی - حسن معلمی -
مقطع: دکتری
گرایش: مبانی نظری اسلام
تاریخ دفاع: 10/12/1391
چکیده:

چکیده
«عقل و ایمان» از مهمترین موضوعات دینی به شمار می روند و همواره مورد عنایت اندیشمندان بوده اند. در اين رساله، علاوه بر بیان معانی و ایضاح مفهومی، پیشینه، رویکردهای عمده در تبیین رابطة «عقل و ایمان»؛ دیدگاه ها، نقاط اشتراک و افتراق اندیشه های ملاصدرا به عنوان متفکر برجستة جهان اسلام ازیک سو، و پاپ ژان پل دوم به عنوان دیدگاه رسمی جهان مسیحیت کاتولیک را از سوی دیگر، مورد بحث نقد و بررسی قرار داده ایم. ملّاصدرا معتقد است که تعاليم ديني نبايد با يافته‏هاي صريح عقلي ناسازگار باشند، زيرا اگر يك آموزه ديني درك قطعي عقل را بي‏اعتبار كند، ساير مدركات عقلي نيز مشكوك و بي‏اعتبار مي‏شوند،درنتيجه دين نيز اعتبارش را از دست مي‏دهد.به اعتقاد وی، بين تعاليم اسلام و احكام عقل سازگاري و معاضدت؛ و بين عقل و ايمان هماهنگي و تلازم برقراراست. از دیدگاه ملاصدرا بر اساس،«اصالت وجود»، «حرکت جوهری» و «اتحاد عاقل و معقول»، عقل وایمان به نقطة واحدی می رسند که در آن «راه» و «ره رو» و «مقصد» واحداند و در نهایت ملاصدرا با نظام فلسفی خود، با تقریر اعجاب انگیزی از قاعدة «بسیط الحقیقة»؛ مشکل بنیادی و قدیمی رابطة حدوث و قدم را با ارجاع «علیت» به «تشأن» و «تجلی»، به خوبی حل نموده؛ و در نهایت به «وحدت شخصی وجود» و «توحید ناب» می رسد.
از سوی دیگر، اندیشه های جناب پاپ، ریشة در الهیات پولسی دارد. تغييرات اعمال شده توسط پولس در شريعت حضرت عيسي مسيح و إرائه تفسیر ویژة وی از ایمان مسیحی موجب گردیدتا تبیین «ايمان مسيحي» به یکی از دغدغه هاى اصلى متکلمان مسیحى تبدیل گردد. و در نتیجة آن، آراء و نظرات متعددي پديد آمد. این آراء و نظرات را مي توان در چهار گرايش عمدة «عقل مكمل ايمان»؛ «ايمان متمايز و مقدم بر عقل»؛ «عقل تابع و خادمِ ايمان» و «عقل به عنوان معيار فهم ايمان» دسته بندی کرد. پاپ ژان پل دوم درابتدا سعی بر آن دارد که عقل و ایمان را مکمل هم معرفی نماید، ولی آنگاه که با آموزه های غیر معقول مسیحیت مواجه می شود، به نظریه دیگری روی می آورد. زمانی که نمی تواند از عقل دست بشوید، عقل را خادم ایمان معرفی می نماید. بدین ترتیب، او علی رغم تلاش فراوان در تقریب و تثبیت ایمان مبتنی بر عقل، با توجه به ماهیت رازوارِ آموزة ها و اصولِ بنیادین کلیسای کاتولیک، به ناچار به ایمان منهای تعقل، تن در می دهد که به تفصیل در این رساله مورد نقد و بررسی قرار گرفته است. در مقابل، اگر ایمان بر مبانی مستحکم عقل و خرد مبتنی گردد؛ روشمند، نظام مند و همگانی می‌گردد؛ که حاصل آن دستیابی مسیحیان و مسلمانان به «حقیقت واحد»ی به نام «الله» است: