برگزاری نشست«عوامل و محرک¬های مطالعات اسلامی در غرب»
دوشنبه, ۴ آذر, ۱۳۹۸نشست علمی «عوامل و محرکهای مطالعات اسلامی در غرب» با سخنرانی دکتر حسن رضایی هفتادر عضو هیئت علمی پردیس فارابی دانشگاه تهران، در روز چهارشنبه ۲۹ آبان ۹۸ در دانشگاه برگزار گردید.
در ابتدا دکتر رضایی با طرح موضوع مطالعات خاور پژوهی در غرب گفتند: خاور پژوهی حوزههای زیادی را در غرب شامل میشود که مباحثی مثل چین شناسی، هند شناسی و ایران شناسی و اسلام پژوهی را در بر میگیرد البته حجم مطالعات خاور پژوهان بیشتر به سمت اسلام پژوهی رفته است. اسلام پژوهی شامل قرآن پژوهی، حدیث پژوهی، سیره پژوهی و تاریخ قرآن و تاریخ تفسیر میشود.
در ادامه عضو هیئت علمی پردیس فارابی دانشگاه تهران به ذکر و بررسی عوامل و محرکهای مطالعات اسلامی در غرب پرداختند:
۱- رقیب بودن دین اسلام برای مسیحیت؛ بر اساس آیات قرآن، اسلام دین جهان شمول است و منحصر به منطقه خاصی نیست و ادعای جهان شمولی اسلام در سور مکی و مدنی وجود دارد؛ «هُوَ الَّذِی أَرْسَلَ رَسُولَهُ بِالْهُدَى وَدِینِ الْحَقِّ لِیُظْهِرَهُ عَلَى الدِّینِ کُلِّهِ وَکَفَى بِاللَّهِ شَهِیدًا» (سوره فتح آیه ۲۸)، «هُوَ الَّذِی أَرْسَلَ رَسُولَهُ بِالْهُدَى وَدِینِ الْحَقِّ لِیُظْهِرَهُ عَلَى الدِّینِ کُلِّهِ وَلَوْ کَرِهَ الْمُشْرِکُونَ» (سوره صف آیه ۹)، «هُوَ الَّذِی أَرْسَلَ رَسُولَهُ بِالْهُدَى وَدِینِ الْحَقِّ لِیُظْهِرَهُ عَلَى الدِّینِ کُلِّهِ وَلَوْ کَرِهَ الْمُشْرِکُونَ» (سوره توبه آیه ۳۳)، مجموعه این آیات حاکی از یک پیام لایتغیر در قرآن بوده که از اول بعثت تا حضور پیامبر(ص) در مدینه به آن تصریح شده است و آن هم جهان شمولی اسلام است. در آیات دیگری قرآن، اسلام را آخرین و کاملترین دین معرفی میکند و پیامبر اسلام را آخرین پیامبر میداند. بر همین اساس، اسلام ادعا میکند دینی که باید در دنیا فراگیر شود اسلام است! از طرف دیگر دین رایج در غرب مسیحیت است و مسیحیت هم ادعای جهان شمولی دارد؛ در انجیل متا آمده است که عیسی به حواریون میگوید: بروید و تمام اقوام را شاگرد من سازید. بر همین اساس مبلغان مسیحی در تلاش بودند دین خودشان را در سراسر دنیا منتشر کنند. پس به طور طبیعی بین این دو دین با ادعای جهان شمولی اصطکاک ایجاد میشود و هر یک برای بسط گستره طرفدارانش به بیان نقاط ضعف طرف مقابل میپردازد و لازمه نقد و بیان نقاط ضعف طرف مقابل، شناخت است. پس اینکه اسلام را بشناسند تا نقد کنند انگیزهای شد برای اسلام پژوهان غربی تا به سراغ شناخت اسلام بروند.
۲- درون مایههای مشترک بین قرآن و کتاب مقدس؛ منظور از کتاب مقدس مجموعه عهدین یعنی عهد عتیق که یکی از آنها تورات است و عهد جدید که شامل اناجیل چهارگانه میشود، است. مثلا در قرآن داستان ۲۵ پیامبر آمده و در سفر پیدایش داستان ۲۰ پیامبر آمده است. در قرآن در مورد معجزات عیسی (ع) و صحبت او با مادرش سخن گفته شده است. یا در مورد بت شکنی ابراهیم (ع) در قرآن مطالبی آمده ولی در عهد قدیم و جدید در این موضوع مطلبی نیامده است و اسلام پژوهان برای به دست آوردن نظرات اسلام در مورد پیامبرانی چون عیسی(ع) و ابراهیم (ع) به سراغ قرآن میآیند. کتاب «قرآن و کتاب مقدس درون مایههای مشترک» اثر دنیس ماسون با ترجمه فاطمه سادات تهامی که از فرانسه ترجمه شده است در همین موضوع است.
۳- حضور مسلمانان در اروپا؛ از نخستین سدههای اسلامی اندلس توسط مسلمانان فتح شد و مسلمانان حدود ۸ قرن در منطقه اندلس که شامل بخشهایی از اسپانیا و پرتغال و فرانسه فعلی میشود حکومت کردند. خود غربیها اذعان دارند که اگر حاکمیت مسلمانان در اندلس نبود، اندلس وارد چرخه تمدن نمیشد و حضور مسلمانان در اندلس انگیزهای بود برای شناخت مسلمانان توسط خاور پژوهان، در قرونی که دیگر مناطق اروپا تحت سیطره کلیسا در اوج تاریکی بودند اندلس اسلامی دارای تمدنی نو بود.
۴- جنگهای صلیبی بین مسیحیان و مسلمانان؛ کلیسای برای نبرد با اسلام با دو رویکرد نظامی و فکری وارد عمل شد. در واقع با تحریک کلیسا جنگهای صلیبی رخ داد که در ابتدا پیروزی با مسیحیان بود ولی در مراحل بعدی مسلمانان به پیروزیهایی چشمگیری دست یافتند. کلیسا در این دوران و بعد از شکست نظامی دست به نبرد فکری و تخریب اسلام زد. برای تخریب اسلام لازمهاش آشنایی با اسلام بود برای این کار به منطقه اندلس آمدند و عدهای را استخدام کردند چرا که مردم آن منطقه با زبان عربی آشنایی داشتند و اولین ترجمه قرآن به سفارش کلیسا توسط «رابرت کتونی» به زبان لاتین که زبان رسمی کلیسا بود انجام گرفت. در ابتدا ترجمه قرآن را در دست کشیشان قرار دادند و پس از تخریب چهره اسلام و پیامبر (ص) نزد اذهان عمومی به انتشار ترجمه لاتین قرآن در میان عموم مردم پرداختند.
۵- حضور کشورهای استعمارگر غربی در کشور های اسلامی؛ کشورهایی مثل انگلستان و فرانسه کشورهای اسلامی را استعمار میکردند و برای این کار از دو ابزار نظامی و خاور پژوهان، به عنوان جاده صاف کن، استفاده کردند. در واقع استعمارگران خاور پژوهانی را استخدام کردند تا اسلام را بشناسد و بعد از شناخت از اسلام، علیه اسلام اقدام کنند. مثلا بین شاخههای مسلمین اختلاف بیندازند و اختلافات شیعه و سنی امروز هم ریشه در آن زمان دارد.
۶- پیروزی انقلاب اسلامی ایران؛ وقوع انقلاب زلزلهای در خاور میانه ایجاد کرد و پس لرزههای آن غرب را گرفت. برای خاور پژوهان این سوال جدی مطرح بود که تئوریسین این فکر (امام خمینی«ره») اندیشهاش را ازکجا گرفته است که بدون امکانات نظامی مقتدرترین رژیم منطقه را ساقط کرده است؟ فکر شیعی تا قبل از انقلاب در حاشیه بود ولی بعد از انقلاب، تفکر شیعی مورد توجه در دنیا قرار گرفت! مطالعات شیعه شناسی و مهدویت پژوهی بعد از انقلاب در دنیا رواج پیدا کرد که یکی از کرسیهای شیعه پژوهی در دانشگاه تلاویو است که حتی تفاسیر و روایات شیعه را میخوانند تا بتوانند با آن مبارزه کنند.
۷- حادثه ۱۱ سپتامبر ۲۰۰۱؛ رشد اسلام هراسی در غرب عامل آخری بود که باعث شد اسلام پژوهان زیادی گرایش به شناخت اسلام پیدا کنند. در واقع حملات ۱۱ سپتامبر یک نقطه عطف در اسلام پژوهی معاصر است.