برگزاری کرسی ترویجی با عنوان «معناشناسی ذاتی در حسن و قبح ذاتی»
سه شنبه, ۳۱ تیر, ۱۳۹۹کرسی ترویجی با عنوان «معناشناسی ذاتی در حسن و قبح ذاتی» ساعت ۱۰ صبح سهشنبه ۲۴ تیرماه ۱۳۹۹ در دانشگاه معارف اسلامی با حضور حجت الاسلام جناب آقای دکتر مجید ابوالقاسمزاده استادیار دانشگاه معارف اسلامی به عنوان ارائهکننده، حجت الاسلام جناب آقای دکتر ابوالحسن غفاری دانشیار پژوهشگاه فرهنگ و اندیشه اسلامی به عنوان ناقد و حجت الاسلام جناب آقای دکتر جمال سروش استادیار دانشگاه ملایر به عنوان دبیر علمی کرسی برگزار گردید.
در ابتدا جناب آقای دکتر ابوالقاسمزاده به اهمیت و پیشینه این بحث و کاربردهای آن در علومی نظیر کلام، اصول فقه، منطق و اخلاق پرداختند. سپس بحث را در سه قسمت ادامه دادند: معانی ذاتی در حسن و قبح ذاتی و توضیح هر یک، رابطه معانی با یکدیگر و در نهایت، تبیین و ارزیابی دیدگاهها و بیان دیدگاه برگزیده.
معانی ذاتی: برای اولین بار ۸ معنا از میان آثار و آراء اندیشمندان مسلمان استخراج و احصا شده است که عبارتند از: شبه ذاتی باب ایساغوجی در برابر ذاتی باب ایساغوجی (دیدگاه شهید صدر و آیتالله مصباح یزدی)، ذاتی باب برهان در برابر ذاتی باب ایساغوجی (دیدگاه دکتر مهدی حائری یزدی)، شبه ذاتی باب برهان در برابر ذاتی باب برهان (دیدگاه آیتالله جوادی آملی)، حمل ذاتی اولی در برابر حمل شایع صناعی، ذاتی به معنای عقلی در مقابل شرعی (دیدگاه آیتالله سبحانی)، ذاتی به معنای واقعی در برابر اعتباری، ذاتی به معنای علّی در برابر اقتضایی و ذاتی به معنای استقلالی در برابر غیری.
رابطه معانی با یکدیگر: ذاتی به معانی شبه باب ایساغوجی، عقلی، واقعی، علّی و استقلالی با هم سازگار و قابل جمعاند. ذاتی شبه باب ایساغوجی با حمل ذاتی نیز سازگار است لکن منوط به اینکه بپذیریم در حمل ذاتی که ملاک آن اتحاد مفهومی موضوع و محمول است، لازم نیست موضوع از ماهیات و دارای جنس و فصل باشد بلکه میتواند از مفاهیم غیر ماهوی نیز باشد. در این صورت میتوان گفت اگر محمول جزء مفهوم موضوع باشد و از تحلیل مفهوم موضوع بدست آید، ذاتیِ موضوع و به منزله جنس و فصل برای موضوع بوده و در نتیجه مفهوماً با موضوع متحد است.
هر یک از دو معنای ذاتی باب برهان و شبیه آن، با معانی عقلی، واقعی، علّی، و استقلالی سازگار و قابل جمع است. اگر چه خود این دو معنا با یکدیگر تقابل داشته و با هم جمع نمیشوند. علاوه بر آن، هیچکدام با حمل ذاتی نیز همخوانی ندارند؛ زیرا در حمل ذاتیِ اوّلی، اتحاد مفهومی بین موضوع و محمول مطرح است و حال آنکه در اینجا که محمولْ عرضیِ ذاتی و لازمِ موضوع است نه جنس یا فصل آن، تغایر مفهومی برقرار است.
آنچه درباره سازگاری «ذاتی به معنای واقعی» با دیگر معانی گفته شد، شامل مقابل آن؛ یعنی «حسن و قبح اعتباری» نیز میشود؛ زیرا مراد از اعتباریت، اعتباریتِ صرف نیست بلکه در نهایت بر واقع ابتنا دارد. پس، اعتباری دانستن حسن و قبح با واقعی دانستن حسن و قبح تقابلی پیدا نمیکند و لذا همان ارتباط را با دیگر معانی ذاتی خواهد داشت که حسن و قبح واقعی دارد. در بین اندیشمندان مسلمان فقط اشاعره هستند که حسن و قبح را اساساً غیر ذاتی و حقیقتاً اعتباری میدانند و لذا دیدگاه آنها اساساً نمیتواند با هیچ یک از معانی ذاتی همخوانی داشته باشد.
ارزیابی دیدگاهها و بیان دیدگاه برگزیده: قطعاً حسن و قبح را نمیتوان ذاتی باب ایساغوجی برای افعال دانست، چه آنکه نه جنس افعال است و نه فصل آنها تا مقوّم ذات افعال باشد. اما میتوان به شبه ذاتی باب ایساغوجی قائل شد، آن هم در صورتی که بپذیریم در جایی که محمولْ ذاتیِ موضوع است، لازم نیست که موضوع از ماهیات و دارای جنس و فصل باشد بلکه میتواند از مفاهیم غیر ماهوی نیز باشد، در این صورت میتوان گفت اگر محمول جزء مفهوم موضوع باشد و از تحلیل مفهوم موضوع بدست آید، ذاتیِ موضوع و به منزله جنس و فصل برای موضوع است. شهید صدر و آیتالله مصباح یزدی از قائلان به این دیدگاه هستند.
ذاتی باب برهان به این معناست که فرض موضوع به تنهایی در انتزاع محمول از آن کافی باشد. این ذاتی، اعم از ذاتی باب ایساغوجی است و عرضیِ ذاتی را نیز شامل میشود. عرضیِ ذاتی که بدان خارج محمول هم گویند، عرضی است که به سبب ذات و ماهیت موضوع بدان ملحق میگردد و به واسطه در عروض نیاز ندارد. مرحوم دکتر حائری، حسن و قبح ذاتی را به این معنا میداند. آیتالله جوادی آملی نیز بر همین باور است با این تفاوت که چون ذاتی باب برهان مربوط به حوزه تکوین یا «هست» و «نیست» است ولی حسن و قبح مربوط به حوزه اعتبار یا «باید» و «نباید»، از این رو ذاتی را مشابه ذاتی باب برهان میداند نه عین آن. آیتالله سبحانی برای ذاتی حیث معرفتشناختی قائل شده و آن را به معنای عقلی دانستهاند؛ یعنی عقل به طور مستقل و بدیهی حسن و قبح را درک میکند. بنابر هر یک از اقوال مذکور، اگر حسن و قبح با موضوع خود اتحاد مفهومی داشته باشد، حمل ذاتیِ اوّلی خواهد بود و در غیر این صورت، حمل شایع صناعی.
در ذاتی به معنای واقعی، علّی و استقلالی اختلاف چندانی نیست. ذاتی به معنای «واقعی»؛ یعنی حسن و قبح مبتنی بر مصلحت و مفسده واقعی است؛ به معنای «علّی»؛ یعنی اینکه موضوع علت تامه برای حکم حَسن و قبیح است؛ به معنای «استقلالی»؛ یعنی برخی افعال در حسن و قبحشان مستقل بوده و وابسته به حسن و قبح افعال دیگر نیستند.
ارائه دهنده بحث در نهایت به این باور دست یافت که اولاً) مراد از ذاتی، قطعاً ذاتی باب ایساغوجی نیست، چنانکه قائلی هم ندارد؛ ثانیاً) ذاتی به معنای عقلی هم نیست، چون خلط مقام ثبوت با مقام اثبات است؛ ثالثاً) ذاتی میتواند به معنای علّی، استقلالی و نیز واقعی باشد. حال اگر برخی از حکما حسن و قبح را اعتباری دانستند، گفتیم که در نهایت مبتنی بر واقع میدانند و به اعتباریِ صرف قائل نیستند؛ رابعاً) مراد از ذاتی، شبه ذاتی باب ایساغوجی هم نیست؛ چون وقتی نمیتوان حسن و قبح را مقوّم ذات عدل و ظلم و به عبارتی، جنس حقیقی یا فصل حقیقی آندو دانست، چه ضرورتی دارد که از حقیقت خارج شده و به مجاز و قول شاذ قائل شویم و حسن و قبح را به منزله جنس یا به منزله فصل بدانیم. بلکه میتوان حسن و قبح را عرضیِ ذاتی و لازمِ بیّن هم در نظر گرفت که مؤونه و تکلّف قول به شبه ذاتی باب ایساغوجی را ندارد؛ یعنی قول به عرضیِ ذاتی، مستلزم مجازگویی و خلاف شهرت نیست.
خامساً) نمیتوان ذاتی را ذاتی اعتباری یا شبه ذاتی باب برهان دانست؛ چون از یک طرف، مستلزم مجازگویی و قول شاذ است (آنگونه که در قول به شبه ذاتی باب ایساغوجی گفتیم) و از طرف دیگر، وقتی ما یک عقل یا قوه مدرِکه داریم که هم بود و نبود را ادراک مینماید (که حاصلش حکمت نظری است) و هم باید و نباید را (که حاصلش حکمت عملی است)، و عقل در هر دو قسم حکمت دست به استدلال و برهان میزند، آنوقت چه وجهی دارد که ذاتی در حکمت نظری را، ذاتی باب برهان و در حکمت عملی را، شبه ذاتی باب برهان بدانیم؛
سادساً) ذاتی مورد بحث باید ذاتی باب برهان باشد که شامل عرضیِ ذاتی میشود. اینکه میگوییم حسن و قبحْ ذاتیِ عدل و ظلم است؛ یعنی محمول (حسن و قبح) عرضیِ ذاتی موضوع (عدل و ظلم) است. از اینکه ذاتی به معنای جنس یا فصل نیست، معلوم میگردد که باید عرضی باشد که چون به نحو بیواسطه بر موضوع خود عارض میگردد یا به عبارتی، به واسطه در عروض نیاز ندارد، بدان عرضیِ ذاتی گویند. از آن جهت که منتزع از ذات موضوع است و به سبب ذات موضوع بر آن حمل میشود، بدان خارج محمول گویند. از آن جهت که قابل انفکاک از موضوع خود نیست بلکه هر وقت موضوع بود محمول آن هم خواهد بود و در نتیجه به علتی جدای از علت موضوع خود نیاز ندارد، بدان عرضیِ لازم گویند. و از آن حیث که لزومش برای ملزومْ بدیهی (از نوع اوّلیات) است و به واسطه در اثبات نیاز ندارد، به آن عرضیِ لازمِ بیّن گویند. بنابراین، حمل حسن و قبح بر عدل و ظلم به هیچ یک از واسطههای در عروض، در اثبات و در ثبوت نیاز ندارد (که از این جهات با ذاتی باب ایساغوجی اشتراک دارد.)
امتیاز این دیدگاه آنست که تکلّف و مؤونه دو قول شبه ذاتی باب ایساغوجی و شبه ذاتی باب برهان را ندارد. همچنین به جعل اصطلاح جدید که میتواند توجیهکننده ضعف دو قول مذکور (از جهت مجازگویی و خلاف شهرت) باشد، نیاز ندارد؛ بلکه از همان اصطلاح رایج و مورد اتفاق همه حکما یعنی عرضیِ ذاتی استفاده کرده که تمام ویژگیهای آن بر حسن و قبح تطبیق میکند.
سابعاً) با توجه به عرضیِ بودن حسن برای عدل و قبح برای ظلم، قضیه حاصله نمیتواند از قبیل حمل ذاتی اوّلی باشد، حتی ذاتی بودن عرضی موجب ذاتی شدن حمل نمیشود. بنابراین، حمل در دو قضیه «عدل حَسن است» و «ظلم قبیح است» از قبیل حمل شایع صناعی است که موضوع و محمول فقط اتحاد وجودی دارند نه اتحاد مفهومی که خاص ذاتی باب ایساغوجی است.
ثامناً) اینکه قضایای مزبور تحلیلیاند یا ترکیبی، بستگی به تعریف و میزان شمول تحلیلی و ترکیبی دارد؛ اگر تحلیلی را خاص ذات و ذاتیات ندانیم و بلکه عرضیِ ذاتی را نیز مشمول آن بدانیم، قضیه حاصله تحلیلی خواهد بود. در غیر این صورت، ترکیبی است.
ملاحظات ناقد محترم جناب آقای دکتر غفاری: پس از ارائه بحث توسط آقای دکتر ابوالقاسمزاده، ناقد محترم حجتالاسلام جناب آقای دکتر ابوالحسن غفاری ابتدا ارائه این تعداد معانی ذاتی را جدید و بدون سابقه و نیز بسیار مفید و دارای ثمرات علمی در علوم متعدد خواندند؛ سپس نقدهای خود را در چهار محور ارائه نمودند:
- شایسته بود به معانی حسن و قبح و رابطه آن معانی با معانی ذاتی نیز اشاره میشد.
- ذاتی به معنای حمل اولی ذاتی، به حمل یا قضیه متشکل از محمولِ ذاتی مربوط میشود نه اینکه معنای مستقیم ذاتی در حسن و قبح ذاتی باشد.
- پیشینه این بحث حاکی از آن است که در ابتدا و نیز محل نزاع اصلی این بحث، حسن و قبح عقلی در برابر قول اشاعره بود که به حسن و قبح شرعی معتقد بودند. از این رو، غالب معانی گفته شده به متأخرین و معاصرین اختصاص دارد و میان قدما به ویژه متکلمان سابقه ندارد.
- آیتالله سبحانی توجه به مسئله داشتهاند و بر اساس آن، ذاتی را به معنای عقلی دانستهاند. با این توضیح که به لحاظ هستیشناختی و مقام ثبوت، ایشان را نیز میتوان قائل به ذاتی باب برهان دانست لکن اگر ذاتی را به معنای عقلی گرفتهاند، به جهت معرفتشناختی و مقام اثبات است.
پس از نقدهای ناقد محترم، ارائهکننده بحث، در ضمن پذیرش چهار نکته گفته شده، به توجیه آنها پرداخته و آنها را سازگار با مباحث خود دانسته و تنافی و تعارضی میان ملاحظات مذکور با مباحث مطرح شده ندیده است.