گزارش برگزاری کرسی ترویجی با موضوع « فطرت، به مثابه موضوع علوم انسانی اسلامی»
شنبه, ۲۶ بهمن, ۱۳۹۸جلسه کرسی ترویجی با موضوع « فطرت، به مثابه موضوع علوم انسانی اسلامی»، در روز چهارشنبه۲۳ بهمن ماه ۱۳۹۸ در دانشگاه معارف اسلامی برگزار گردید. در این جلسه، جناب حجتالاسلام والمسلمین دکتر پناهیآزاد، استادیار دانشگاه معارف اسلامی به عنوان ارائه کننده و جناب آقای دکتر ابوذر رجبی استادیار دانشگاه معارف اسلامی به عنوان ناقد حضور داشتند.
پس از تلاوت آیاتی از قرآن کریم دکتر امیر سیاهپوش دبیر علمی کرسی، به اهمیت علوم انسانی و ضرورت تحول در این علوم بر پایه مبانی قرآنی و اسلامی اشاره کردند. سپس آقای دکتر پناهی آزاد به توضیح رئوس مقاله پرداختند. به نظر ایشان موضوع علوم انسانی، هرکدام از «امر انسانی»، «رفتار انسان»، «شئون اجتماعی انسان»، «امور مطلوب انسان»، یا…، که فرض شود، همه در «حقیقت انسان» مشترک و متحدالمرکز هستند. از اینرو در مسیر استقرار مفهوم «علوم انسانی اسلامی»، باید پرسید از نظر اسلام، «حقیقت انسان» چیست؟ موضوع علوم انسانی اسلامی، باید همان باشد که در نگاه اسلامی، حقیقت انسان در آن متعیّن و متبلور است. برترین منبع آگاه از حقیقت انسان، مبدأ وجودی او، یعنی حقتعالی است. به اعتقاد دکتر پناهی آزاد در نگاه وحی، حقیقت انسان، فطرت الهی اوست. فطرتی که از آن با مفهوم «حیّ متأله» نیز یاد شده است. ایشان فطرت را سائقه تکوینی انسان می دانند که همواره در طلب کمال مطلق است و جز به وصال او راضی نمیشود. در این تعریف که برگرفته از کلام امام راحل«ره» و استاد ایشان مرحوم شاهآبادی، جنبه طلب کمالمطلق، به فطرت اصلی و جنبه مقابل آن، یعنی جنبه تنفّر از هرگونه نقصان و عدم، فطرت تبعی نامیده شده است. در این چارچوب علوم انسانی، به این شرط اسلامی خواهند بود که برمحورفطرت سامان یابند؛ یعنی فطرت الهی انسان، محور این علوم بوده و غایت این علوم، غایت حقیقی فطرت انسان، یعنی مسیر نیل به قرب کمالمطلق باشد. این بدین معناست که هرکدام از علوم انسانی، منطبق بر یک ضلع از اضلاع مطلقطلبی انسان باشد.
در ادامه جلسه دکتر رجبی نکاتی دقیق و پیشنهادهایی راهگشا در خصوص مقاله و موضوع آن ارایه کردند. به نظر دکتر رجبی مقاله دکتر پناهی دارای امتیازاتی است از جمله: محوریت دادن به مقوله فطرت در اسلامی سازی علوم انسانی، توجه به نظرگاه امام خمینی و آیت الله شاهآبادی در خصوص فطرت و مفهوم شناسی مناسب و مکفی در خصوص فطرت. با این وجود برخی کاستیها یا ابهامات در مقاله دیده می شد که توجه به آن به اصلاح و تکمیل کار کمک خواهد کرد:
- اولا اشکال در این است که موضوع علوم انسانی را فطرت دانستهاند. در صورتی که فطرت حتی برای علوم طبیعی مبنا است نه موضوع. این رویکرد ممکن است امکان اختلاف در برداشت ها را افزایش دهد که پیامدهای نظری خاصی در پی خواهد داشت.
- علوم انسانی اسلامی دارای دو بعد توصیفی و توصیهای است. اگر موضوع علوم انسانی را فطرت بدانیم در نیل به این ابعاد دچار مشکل خواهیم شد.
- پیشینه موضوع لازم است مورد توجه قرار گیرد و کارهای صاحبنظرانی که در این حوزه تلاش داشتهاند دیده شود.
- نکته مهم دیگر این است که اگر هم در مقام ثبوت بپذیریم فطرت، موضوع علوم انسانی اسلامی باشد، با چه روشی میتوانیم با مراجعه به نصوص دینی این مسئله را اثبات کنیم؟
- این نوع رویکرد به مسئله فطرت با ادبیات صدرایی و در چارچوب حکمت متعالیه قابل قبول است اما لازم است به نظرگاه دیگر متفکران مسلمانی که احیانا همسو با این چارچوب نیستند هم توجه کنیم.
- لازم است به شکل انضمامی و موردی (به عنوان مثال در علوم اجتماعی یا علوم سیاسی) نشان دهیم چگونه فطرت می تواند موضوع علوم انسانی اسلامی باشد.
در ادامه دکتر پناهی آزاد پاسخهای اجمالی و گاه تفصیلی در خصوص هر کدام از موارد مذکور ارایه کردند. به نظر ایشان نکته مهم این است توجه کنیم در اینجا منظور از فطرت بعد معرفت شناختی آن نیست منظور کشش تکوینی به سمت کمال مطلق و تنفر از نقص است. با این تعریف گزاره دینی باید سائق کمال طلب و انگیزههای کمال طلبی را نشان دهد. نکته دیگر اینکه فطرت، برای حل معضل علوم انسانی و رفع ابهامات و وحدت بخشی به نظرات لازم است اما کافی نیست. نصوص دینی و آیات و روایات برای کاهش اختلافات و تفرقهای فکری باید به مدد گرفته شوند.
گفتنی است در این جلسه جمعی از دانشجویان و اساتید محترم دانشگاه معارف اسلامی حضور داشتند که دو نفر از دانشجویان به طرح سوال در خصوص نظرگاه دکتر پناهی آزاد پرداختند.