نشست «جایگاه روان شناسی اخلاق در مطالعات اخلاقی معاصر با تاکید بر نگرش اسلامی»
دوشنبه, ۲۹ بهمن, ۱۳۹۷نشست علمی «جایگاه روان شناسی اخلاق در مطالعات اخلاقی معاصر با تاکید بر نگرش اسلامی» با سخنرانی حجت الاسلام و المسلمین دکتر مسعود آذربایجانی، عضو هیأت علمی پژوهشگاه حوزه و دانشگاه، و با دبیری جناب آقای دکتر فدایی با همت انجمن علمی دانشجویی اخلاق اسلامی در تاریخ ۱۰ بهمن ۹۷ در دانشگاه معارف اسلامی برگزار گردید.
در ابتدا حجت الاسلام و المسلمین آذربایجانی روانشناسی اخلاق را یکی از شاخههای اخلاق پژوهی دانستند و در تعریف آن گفتند: دو تعریف برای روانشناسی اخلاق آمده است که یک تعریف را بیشتر روانشناسان و تعریف دیگر را فیلسوفان، مد نظر دارند. از دیدگاه روانشناسان، روانشناسیِ اخلاق نظریههای مربوط به رشدِ شناختِ اخلاقی است. از دیدگاه فیلسوفان، روانشناسیِ اخلاق به مطالعه روانشناختی انسان گفته میشود از آن حیث که به پرسشهای اخلاقی مانند سرشت اخلاقی انسان میپردازد. به نظر ما روانشناسی اخلاق رشتهای میان رشتهای است که به مطالعه روانشناختی فضائل و رذائل اخلاقی و رفتارهای متناسب با آنها میپردازد و در صدد تحلیل علمی و کشف مبانی انسانشناختی آنها است. موضوع اول در این تعریف فضائل و رذائل اخلاقی و موضوع دوم رفتارهای متناسب با فضائل و رذائل است، رفتارهایی که ما را به فضائل و رذائل میرساند یا رفتارهایی که از فضائل و رذائل نشأت میگیرد. در بحث روانشناسی اخلاق، چون میان رشتهای است، باید هر دو نگاهِ روانشناسان و فیلسوفان را با هم در نظر بگیریم.
تحلیل روانشناختی یعنی توصیف و تبیین فضائل و رذائل و همچنین پیشبینی و بیان پیامدهای آنها و آسیبشناسی فضائل و رذائل؛ همه این موارد ۵ گانه جزء تحلیل روانشناختی قرار میگیرد. علاوه بر تحلیلهای علمی روانشناسی، کشف مبانی انسانشناختی نیز در تعریف ما مورد نظر قرار گرفته است.
دکتر آذربایجانی در ادامه وارد بحث دوم یعنی جایگاه روانشناسی اخلاق در اخلاق پژوهی شده افزودند: اخلاق پژوهی هندسه نسبتا وسیعی دارد و ما باید بدانیم جایگاه روانشناسی اخلاق در اخلاق پژوهی کجاست. تقسیم بندی های مختلفی برای مطالعات اخلاقی صورت گرفته است .در یک طبقهبندی میتوانیم همه علوم اخلاقی را به چهار شاخه تقسیم کنیم؛ ۱) اخلاق تحلیلی یا فلسفه اخلاق(جایی که از گزارههای اخلاقی با نگاه فلسفی و برهانی بحث میکنند و روش آن عقلی و برهانی است). فلسفه اخلاق امروزه به سه شاخهِ فرا اخلاق و اخلاق هنجاری و اخلاق کاربردی تقسیم میشود. ۲) اخلاق توصیفی( وقتی که ما اصلا در صدد داوری و استدلال اخلاقی نیستیم و میخواهیم از آن فضائل و رذائل و وضعیت اخلاقی یک فرد یا جامعه یا صنف گزارش میدهیم و روش آن تجربی است). ۳) اخلاق تربیتی یا تربیت اخلاقی(روشهای تغییر وضعیت موجودِ نامطلوب به وضعیتِ مطلوبِ ناموجود، ما غایات خودمان را از اخلاق تحلیلی به دست میآوریم و این شکاف بین وضع موجود و مطلوب را با تربیت اخلاقی پر میکنیم در اینجا نیز روش هم تجربی است هم توصیهای و تجویزی، که مبتنی بر مکاتب نیز میتواند باشد). ۴) اخلاق روانشناختی یا روانشناسی اخلاق که محل بحث ماست و هیچکدام از سه شاخه قبل نیست؛ در این شاخه میخواهیم اولا مبانی انسانشناختی گزارههای اخلاقی را بحث کنیم ثانیا فضائل و رذائل را تحلیل روانشناختی بکنیم و به لحاظ روشی هم تلفیقی از روشهای تجربی و عقلی است.
در ادامه عضو هیأت علمی پژوهشگاه حوزه و دانشگاه در پاسخ به چرایی بحث از روانشناسی اخلاق به چند نکته اشاره نمودند؛ نکته اول شناخت عمیقتر سرشت اخلاقی انسان و امکان نظریه پردازی جدید در اخلاق است که میتوانیم از روانشناسی در این زمینه کمک بگیریم و در واقع با پیوند روانشناسی و اخلاق میتوانیم زمینههای جدیدی را به روی اخلاق باز کنیم. نکته دوم استفاده از ظرفیتهای عظیم روانشناسی موجود برای پاسخ به پرسشهای حوزه اخلاق، برخی پاسخها به پرسشهای اخلاقی، نیازمند کمک گرفتن از روانشناسی است. مثلا انگیزهها را چطور میتوانیم به سمت اخلاقی بودن ترغیب کنیم؟ یکی از شاخههای روانشناسی بحث انگیزش است که میتواند در پاسخ به این سوال کمک کند. نکته سوم استفاده از کاربردهای روانشناسی برای اخلاق کاربردی است و اخلاق کاربردی میتواند از روانشناسی کمک بگیرد.
در بخش دیگر دکتر آذربایجانی وارد پرسشهایِ روانشناسی اخلاق شدند؛
۱) آیا انسان به لحاظ روانشناختی دارای اختیار و آزادی هست یا خیر؟ برخی روانشناسان قائل به جبر و برخی قائل به اختیار و آزادی انسان هستند. در اینجا میتوانیم از نگاههای دینی و فلسفی خودمان کمک بگیریم و به داوری دقیقی برسیم.
۲) آیا رفتارهای ما همگی خود محورانه است؟ برخی معتقدند همه رفتارهای ما ناشی از حب ذات است. اما با وجود حب ذات چطور رفتار اخلاقی شکل میگیرد؟
۳)مهمترین مصداق رفتار اخلاقی این است که من بخاطر دیگران کاری را انجام دهم، اما اگر ما مبنای خود محوری را بپذیریم، چگونه رفتارهای اخلاقی در ما شکل میگیرد؟
۴) آیا نوع دوستی و وجدان اخلاقی امکان پذیر است؟
۵) آیا فضائل و رذائل اخلاقی مثل هوش و شخصیت قابل سنجش است؟ آیا میتوانیم میزان حسد را در یک فرد بسنجیم؟
۶) مراحل رشد و تحول اخلاقی کدامند؟ نظریههای رشد اخلاقی کدامند؟
۷) روشهای تغییر رفتار و عادات اخلاقی چیست؟ روانشناسی در این مباحث خیلی حرف دارد و میتواند به ما کمک کند. همانطور که ما یک رفتار را میتوانیم در یک کودک با کمک روانشناسی تغییر دهیم، میتوانیم با کمک روانشناسی یک رذیله را تغییر دهیم.
حجت الاسلام و المسلمین آذربایجانی در بخش دیگر سخنانشان به روششناسی بحث در روانشناسی اخلاق پرداختند؛ روششناسی اصلی بحث در تحقیق و مطالعات روانشناسی اخلاق، روشهای تحقیق تجربی و عقلی است ولی ما از روشهای نقلی و شهودی(در صورت امکان) هم میتوانیم استفاده کنیم.
ایشان در بخش قلمروشناسی بحث، حوزههای روانشناسی اخلاق را به سه بخش مبانی، مفاهیم و تربیت تقسیم نمودند؛ در بخش مبانی مثلا انسانشناسی و اینکه انسان دارای چه انگیزهها و هیجاناتی است؟ اینکه انسان خود گراست یا دیگر گرا؟ آیا انسان فقط بر اساس لذتها کار میکند؟ اراده اخلاقی چیست؟ احساسات اخلاقی و انگیزش اخلاقی چیست؟ آیا تفاوتهای بین زن و مرد واقعی است یا خیر؟ آیا ذاتی است یا اکتسابی؟ جواب به این سوالات مبانی انسانشناسی ما را تعیین میکند.
در بخش مفاهیم مثلا بحث شخصیت؛ رابطه شخصیت و اخلاق چیست؟ مثلا در روانشناسی ما ۱۲ نوع شخصیت داریم که شناخت اینها در مباحث اخلاقی موثر است و دادهها و روشهای روانشناسی و رواندرمانی در مباحث اخلاقی ممکن است مفید باشد. در بخش تربیت: روانشناسی چه کمکی میتواند به تربیت داشته باشد؟ مثلا نظریههای رشد اخلاقی را داریم که میتواند به ما کمک کند.
دکتر آذربایجانی با اشاره به برخی از شاخههای روانشناسی به نسبت آنها و مباحث اخلاقی و نقش آنها در تولید نظریات جدید اشاره نمودند؛ روانشناسی کمال در مباحث اخلاقی میتواند به کمک ما بیاید. مثلا انسان مطلوب از نگاه روانشناسان و دیدگاه اسلام چیست؟ همچنین در روانشناسی شخصیت نظریههای مختلفی در مورد تبیین شخصیت و صفات شخصیت وجود دارد که میتوانیم جایگاه صفات اخلاقی را در شخصیت ببینیم. روانشناسی اجتماعی نیز میتواند به کمک اخلاق بیاید مثلا بحثهای تعاملات بین فردی در روانشناسی از آن بحث میشود و با اخلاق هم خیلی هم پوشانی دارد. در شاخه آسیبشناسی روانی که بحث عمیقی است، در مورد طبقهبندی بیماریهای روانی بحث میکند. آیا در مورد درمان بیماریها و رذائل اخلاقی میتوانیم با استفاده از نگاههای روانشناسی الهام بگیریم و طبقهبندی جدیدی ارائه کنیم؟ یکی از شاخهها روانشناسی بالینی است، بالینی یعنی اینکه درمان بکنیم، مثلا بیمار خودش قبول دارد مشکل اخلاقی دارد. در مباحث روانشناسی بالینی صدها روش برای درمان وجود دارد که میتوان از آنها برای روانشناسی اخلاقی کمک بگیریم. ما در مورد نسبت تمام این شاخههای روانشناسی و اخلاق میتوانیم نظریه پردازیهای جدید داشته باشیم.
این نشست با طرح از سوالات و پاسخ جناب آقای دکتر آذربایجانی پایان پذیرفت.