دیدار جمعی از دانشجویان دانشگاه معارف اسلامی با مقام معظم رهبری
پنجشنبه, ۲۰ دی, ۱۳۹۷تعدادی از دانشجویان دانشگاه معارف اسلامی همراه با هزاران نفر از مردم انقلابی و ولایی استان قم در سالروز قیام نوزدهم دی در روز چهارشنبه ۱۹ دی ۱۳۹۷ با رهبر معظم انقلاب دیدار کردند.
حضرت آیت الله خامنه ای در ابتدای سخنان خود گفتند: خیلی خوشآمدید برادران عزیز، خواهران عزیز، مردم سرافراز قم، فضلای محترم حوزه برجسته قم. حقیقتاً جمع شما، دیدار شما، روز شما، مایه امید، مایه نشاط، مایه حرکت، و درسآموز است در همه این سالهای متمادی. فرصت روز نوزدهم دی، تنها تجلیل و تکریم و تمجید از مردم قم نیست، اگرچه این [کار] حقّاً جا دارد؛ واقعاً باید از مردم قم، از جوانهای قم که این حرکت عظیم را به راه انداختند، این نقطه عطف تاریخی را به وجود آوردند که هرگز فراموش نخواهد شد، تمجید کرد؛ در این شکّی نیست. قم همان جایی است که سرچشمهای شد برای یک شطّ جوشان حرکت و مقدّمهای شد برای آن دریای متلاطم انقلاب که کار کوچکی نبود. قم شهر انقلاب است، مرکز انقلاب است، مادر انقلاب است.
البتّه من این را همین جا در پرانتز عرض کنم که انگیزههایی وجود دارد برای اینکه فضای انقلابی قم را تغییر بدهند و روحیه انقلابی قم و روحیه دینی قم را کمرنگ کنند؛ انگیزههایی وجود دارد. از کِید دشمن در همه جنبهها و جوانب نباید غافل شد: از جنبه اقتصادی که کید و مکر و دشمنی می کند، نباید از کید و مکر و دشمنی او در جنبه فرهنگی غافل شد؛ مشغولند، انگیزههایی دارند، عواملی را می فرستند؛ باید به این توجّه کرد. بزرگان قم، جوانان قم باید نگذارند تا دستهای خائن، قم را از مرکزیّت انقلاب، از کانون انقلاب بودن بیرون بیاورند و این معانی را در آن کمرنگ کنند. به هر حال قم آن سرچشمه اصلی است و حوزه قم آن پشتوانه معنوی است برای این حرکتی که دنیا را تغییر داد، دنیا را تکان داد و همچنان این حرکت ادامه دارد و هنوز در آغاز راهیم.
پس روز نوزدهم دی برای تمجید و اجلال مردم قم روز مناسبی است، فرصت مناسبی است امّا فقط این نیست؛ نوزدهم دی درسهایی دارد برای امروز ما. من حالا یک بخش کوتاه از آنچه را به نظر می رسد در دل این حرکت می توان مطالعه کرد و تحقیق کرد و بررسی کرد، عرض می کنم. جوانها توجّه کنند؛ این حقایق را بخصوص جوانهای ما بایستی مورد توجّه قرار بدهند چون کار مال شما جوانها است، آینده هم متعلّق به شما است.
در دهم دی ماه سال ۵۶، رئیسجمهور آمریکا آمد در تهران و یک نطق غرّائی کرد در تمجید اغراقآمیز و دروغین از محمّدرضا. در این نطق غرّاء گفت «ایران جزیره ثبات است»؛ یعنی چه؟ یعنی خیال آمریکا از ایرانِ وابسته و مسئولان نوکرمَآب ایران آسوده است؛ اینجا جزیره ثبات است -این مال دهم دی ماه است- دَه روز نشده بود که قضیّه قم اتّفاق افتاد و نوزدهم دی ماه مردم قم قیام کردند، حرکت کردند، با جان خود، با تن خود علیه آن رژیم ظالم و وابسته و فاسد به میدان آمدند. دستگاه محاسباتی آمریکا و غرب این است؛ این را توجّه کنید. خود غربیها، خود آمریکاییها می بالند به قدرت محاسباتی خودشان، به قدرت تحلیل خودشان، به آیندهنگری خودشان، و اینجا هم یک عدّه غربزده آمریکازده پُز قدرت محاسباتی آمریکا را می دهند که «آمریکاییها این جور گفتند، فلان دانشمند آمریکایی، فلان مرکز پژوهشی آمریکایی این جور گفته، این جور دنیا را شناخته، این جور آینده را تصویر کرده». قدرت محاسباتی آمریکا این است [که می گوید] «اینجا جزیره ثبات است»، کمتر از دَه روز بعد معلوم می شود که جزیره ثبات یعنی چه؛ قیام قم، بعد قیام تبریز، بعد حرکت عظیم، بعد آن طوفان زیر و رو کننده انقلاب اسلامی و نابودی رژیم وابسته سرسپرده طاغوت و پهلوی [رخ می دهد]؛ این قدرت محاسباتی، این توانایی محاسباتی تا امروز همان جور است. همین چندی پیش در همین نزدیکی، یکی از دولتمردان آمریکایی در جمع یک مشت اوباش و تروریست گفت امیدوار است یا آرزو دارد که جشن کریسمس ۲۰۱۹ را در تهران بگیرد؛ جشن کریسمس ۲۰۱۹ همین چند روز پیش بود. این همان قدرت محاسباتی است، اینها همان آدمهایند. محاسبات آنها اقتضا می کند که یک چنین امیدی داشته باشند؛ مثل امید صدّامحسین که [می خواست] یک هفتهای بیاید تهران، مثل امید مزدور دیگرشان منافقین که از کرمانشاه راه بیفتند در ظرف سه روز مستقیم خودشان را برسانند تهران؛ اینها محاسبات است! توانایی محاسبات دشمن این است. بعضی از دولتمردان آمریکا وانمود می کنند دیوانهاند؛ بنده البتّه این را قبول ندارم، امّا حقیقتاً احمقهای درجه یک هستند.
قیام مردم قم صفبندیِ دو دستگاه محاسباتی، صفبندی دو نظام معرفتی، صفبندی دو الگوی تحلیلی در مقابل یکدیگر را نشان داد: یکی نظام معرفتی لیبرالدموکراسیِ دروغینِ پایدرگِل غربی، یکی نظام معرفتیِ توحیدیِ اسلامی؛ تقابل دو دستگاه پیشبینی و تقویم و محاسباتی را نشان داد: آن دستگاه محاسباتی آمریکا که ایران را آن جور می بیند با آن محاسبات اوّل کار آمریکاییها که سنای آمریکا در اوّلین ماههای پیروزی انقلاب، ایران را تحریم کرد و بنا را بر این گذاشتند که تا پنج ماه دیگر، شش ماه دیگر، انقلاب اسلامی از بین خواهد رفت -این محاسبات آنها است- این هم دستگاه محاسباتی نظام اسلامی که امام بزرگوار گفت «صدای خُرد شدن استخوانهای مارکسیسم را دارم میشنوم» و یک سال بعد، دو سال بعد، همه دنیا صدای خُرد شدن این استخوانها را شنیدند؛ مسئله این است. غرب در مقابل یک چنین پدیدهای قرار گرفته است؛ پدیده انقلاب اسلامی. یک طرف انبوهی از ابزارهای چشمپُرکن مادّی -از نظامی و سیاسی و پولی و امثال اینها- و یک طرف یک قدرت نوظهور معرفتی و تمدّنی، پُرانگیزه، پُرتحرّک، آیندهنگر که می داند چه کار می خواهد بکند، می داند چه کار باید بکند و کجا می خواهد برود؛ اینها در مقابل هم قرار گرفتهاند.
دشمنی نظام استکباری غرب و آمریکا با این پدیدهی نوظهورِ روبهرشد یک امر طبیعی است؛ [بعضیها] تعجّب نکنند. بعضیها به نظر من خودشان را به نفهمی می زنند -شاید هم جور دیگر است- [می گویند] «چرا شما فلان حرف را زدید که آمریکا با شما دشمن بشود»؛ خیال می کنند دشمنی آمریکا به خاطر فلان فرمایش امام یا فلان حرف فلان مسئول است که به آمریکا بدگویی کرده. قضیّه این نیست؛ قضیّه چیز دیگر است؛ قضیّه از این عمیقتر است. چهل سال است که این قدرت جوان دارد حرکت می کند، دارد روزبهروز رشد می کند، پرورش پیدا می کند، روزبهروز تنومندتر دارد می شود، قدرتمندتر دارد می شود؛ این را دارند میبینند جلوی چشمشان. با ظهور این قدرت معنویِ نوظهورِ پُرتلاشِ پُرانگیزه، با ظهور این پدیدهی عجیب و معنوی که دنیا آن را نمیشناخت، قدرت ظاهری استکبار تَرَک خورد؛ در این چهل سال، این تَرَک دائم دارد عمیقتر می شود. ثروتمندترین دولتهای دنیا، امروز مقروضترین و گرفتارترینِ دولتهای دنیا است؛ اینها شوخی است؟ اینها همان نکاتی است که جوانهای ما باید روی آنها متمرکز بشوند. بحث صفبندی زبانیِ این مسئول و آن مسئول نیست؛ بحث هویّتها است، بحث حرکتها است، بحث آرمانها و آیندهها است.
البتّه آنها ضربه خوردند؛ در درجه اوّل برای اینکه لقمه چرب و نرم ایران از دستشان رفت. ایران که فلان کشور دورافتاده آفریقایی یا آمریکای لاتین یا غیره نیست؛ ایران قلّه موقعیّت راهبردیِ جغرافیایی است در دنیا؛ [یک] مرکز بسیار مهم که هیچ نقطه جغرافیایی در غرب آسیا در این منطقه به اهمّیّت ایران وجود ندارد. کمتر سرزمینی به قدر ایران دارای ثروتهای مادّی و تواناییهای گوناگون است؛ این را خودشان اعتراف می کنند. همین چند روز قبل از این یک مؤسّسه غربی برای اینکه به این حقیر بدگویی کند، یک چیزی گفته بود، اعتراف کرده بود که ایران پنجمین کشور ثروتمند دنیا است؛ این حرفش درست است؛ ایران این جور است؛ ظرفیّتهای ما فوقالعاده است. این لقمه چرب و نرم را از دست دادند و عصبانیّت اوّل به خاطر این بود و البتّه این همچنان ادامه دارد.
امّا مسئله اصلی، مسئله تقابلِ دو حرکت است؛ تقابل حق و باطل است: «جاءَ الْحَقُّ وَ ما یُبْدِئُ الْباطِلُ وَ ما یُعید»؛ حق وقتی که آمد، باطل به طور طبیعی، به خود می لرزد. اینها استکبارند، اینها استعمارند و تنفّس اینها، تغذیهی اینها با خون ملّتها است؛ حالا یک قدرتی پیدا شده است در دنیا که با این پدیده ظالمانه مخالف است، مخالفت می کند، زیر بار آنها نمیرود، تا آنجایی که بتواند صدا را به گوش ملّتها می رساند، تا امروز هم موفّق بوده. ما در این چهل سال تا امروز موفّق بودیم. شما ببینید در کدام کشورها در بین ملّتها، فریاد مرگ بر آمریکا بلند می شود؟ این سابقه نداشت. حرکت عظیم ملّت ایران، اینها را می ترساند، قدرتمندان مادّی ظالمِ زورگو را می ترساند، کمپانیهای بینالمللیِ مکنده خون ملّتها را می ترساند؛ میبینند که به پایان راه رسیدهاند. بله، حفرههای معنوی در تمدّنها خیلی زود خودش را نشان نمی دهد؛ غرب خب یک حرکتی کرد، حرکت صنعتی کرد، علم پیدا کرد، ثروت پیدا کرد، دنیا را گرفت، هیاهو کرد امّا آن رخنه اصلی و اساسی، رخنه معنوی در درون او، مثل موریانه کار خودش را می کند. منتها زود نشان نمی دهد؛ گاهی بعد از قرنها نشان می دهد خودش را؛ حالا دارد نشان می دهد، الان دارد نشان می دهد؛ شما اروپا را نگاه کنید، آمریکا یک جور، اروپا یک جور، کشورهای تابع آنها یک جور؛ آن وقت در این دنیای اینچنینی، اسلام، مردمسالاریِ اسلامی، حرکت اسلامی، تمدّن اسلامی با استفاده از امکانات کنونی دنیا و ابزارهای موجود دنیا روزبهروز دارد رشد پیدا می کند؛ این برای آنها ترسآور است، رعبآور است؛ طبیعی است که دشمنی می کنند.
خب، دو نکته در اینجا وجود دارد: یک نکته همین مسئله علّت دشمنی است. سهلانگاری نباید کرد، سهلاندیشی نباید کرد؛ علّت دشمنی، ماهیّت و حقیقت این حرکت عظیم است؛ این علّت دشمنی است. علّت دشمنی، شجاعت و فداکاریِ ملّت ایران است، وفاداری ملّت ایران است؛ اینها علّت دشمنی است. علّت دشمنی، پایبندی جمهوری اسلامی به مبانی اصلی انقلاب است که این پایبندی تا امروز به طور کامل محفوظ مانده است؛ علّت دشمنی اینها است. علّت دشمنی، این است که جمهوری اسلامی دارد نشان می دهد که یک تمدّنی در حال رشد و بالندگی است که اگر به توفیق الهی و به کمک الهی به نتایج خودش برسد، بساط ظلم و استکبار و استعمار دولتهای غربی برچیده خواهد شد؛ علّت دشمنی اینها است.
ملّتها با ایران دشمنی ندارند، ملّتهای غربی هم دشمنی ندارند. حالا ممکن است تبلیغات بکنند، اسلامهراسی یک جا، ایرانهراسی یک جا، شیعههراسی [یک جا] بکنند لکن آنجایی که حقیقت برای مردم روشن بشود، مردم نه فقط دشمنی ندارند با جمهوری اسلامی بلکه این چنین حرکتی را ملّتها میپسندند، ملّتها دوست می دارند، ملّتها از آن حمایت می کنند. آن که دشمن است، قدرتمندانِ ظالمند، فراعنه عالَمند؛ همچنان که فرعون در مقابل موسی دشمنی می کرد و [این را] هم می دانست که موسی حق است -قرآن تصریح دارد که می دانست که موسی حق است امّا دشمنی می کرد- خدای متعال به موسی فرمود: «لا تَخافا إِنَّنی مَعَکُما أَسمَعُ وَ أَرى» من با شما هستم، بروید حرکتتان را شروع کنید، ادامه بدهید. بله، فرعون بر روی تخت قدرت و سلطنت نشسته است، رعبآور است، ترسناک است امّا شما بروید کار خودتان را بکنید، «إِنَّنی مَعَکُما أَسمَعُ وَ أَرى»؛ عیناً این خطاب، امروز به ملّت ایران است؛ پس علّتِ دشمنی، این است.
نکتهی دوّم این است که نتیجه این دشمنی چیست؟ نتیجه این دشمنی این است که هر کس خدا با او است، او پیروز است چون قدرت متعلّق به ذات مقدّس پروردگار است. [اگر] ما با خدا باشیم، در راه خدا باشیم، پیروزی، قطعیِ صددرصد است، هیچ تردیدی در آن نیست. یک جاهایی ما کوتاهی کردیم، خب پیروزی به دست نیاوردیم؛ این بر اثر کوتاهیِ ما است، بر اثر بد عمل کردن ما است. آنجایی که ما درست عمل کنیم، درست حرکت بکنیم -مسئولان ما یک جور، مردم ما یک جور- و حرکت، حرکتِ درستی باشد، آنجا بلاشک خدای متعال کمک می کند؛ «وَ لَیَنصُرَنَّ اللهُ مَن یَنصُرُه» تردیدی در اینجا نیست.
خب، چهل سال [از انقلاب] گذشته است. چهل سال زمان زیادی نیست؛ برای عمر تمدّنها چهلسالگی آغاز بلوغ و حرکت فکری است. چهلسالگی دوران پیری نیست [بلکه] دوران شکوفایی است و این شکوفایی انشاءالله وجود خواهد داشت. زمینههای این شکوفایی را انسان دارد مشاهده می کند؛ امروز بحمدالله ایمان دینی در کشور ما خوب است، عزم راسخ در بین ملّت ما خوب است، حضور و آمادگی در میان مردم خوب است، جوانان با ایمان و دارای عزم راسخ کم نیستند، زیادند -بنده میشناسم؛ البتّه همه را هم نمیشناسم امّا هزاران جوان در اطراف و اکناف کشور مشغول کارهای عمیق، کارهای فکری [هستند]- جوانان دانشمند، جوانانِ با عزم راسخ، مشغول ساختن، مشغول تولید کردن، مشغول ابتکار و نوآوری هستند در سرتاسر کشور؛ اینها آیندهسازند؛ ایمانشان خوب و قوی، توکّلشان بالا، اعتمادشان به خدا زیاد، امیدشان به آینده درخشان، بصیرتشان خوب؛ اینها هستند در بین مردم و کم نیستند -من «هزاران نفر» که گفتم، دایره ارتباط و معرفت خودم را گفتم امّا دهها برابرِ این هستند؛ زیادند- جوانهای ما آمادهاند. اساس همهی اینها هم لطف و فیض پروردگار است. خداوند متعال اگر اراده نکرده بود که این کار پیش برود، این مقدّمات را فراهم نمی کرد. امام بزرگوار در یک برههای -متأسّفانه جزئیّات یادم نیست- از اینکه یک کاری بسهولت انجام گرفته است، استنتاج کرده بودند که خدای متعال می خواهد این کار انجام بگیرد: «اِذا اَرادَ اللهُ شَیئاً هَیَّاَ اَسبابَه»؛ مقدّمات کار که فراهم می شود، پیدا است خدای متعال اراده فرموده است این کار انجام بگیرد. مقدّمات کار، ایجاد انقلاب است، تشکیل جمهوری اسلامی است، تشکیل نظام اسلامی است؛ اینها مقدّمات کار است برای ایجاد آن تمدّن اسلامیِ متناسب با این زمان و با این قرن. اینها مقدّماتی است که خدای متعال فراهم کرده است که به آنجا برسیم و انشاءالله خواهیم رسید.
خب، من دو خطاب دارم: یک خطاب به مسئولان و دولتمردان و مانند اینها، یک خطاب به مردم عزیزمان. به دولتمردان عرض می کنم که اوّلاً قدر موقعیّتهای خودتان را بدانید. اینکه شما در فلان مسئولیّت مشغولید، نعمت بزرگ خدا است. [اینکه] انسان بتواند مسئولیّت داشته باشد و کار کند برای یک چنین اهدافی، برای یک چنین ملّتی، برای یک چنین کشوری، این نعمت بزرگ پروردگار است؛ قدر این را باید بدانند و شاکر باشند. ثانیاً به لوازم این نعمت بزرگ عمل بکنند؛ مراقبت بکنند گرایش به رفتار غلط، گرایش به اشرافیگری، گرایش به اسراف، گرایش به آن چیزی که در بین دولتمردان طاغوتی رایج است، پیدا نشود؛ این وظیفه دولتمردان ما است. راه، راه اسلام است؛ حکومت اسلامی. ما مثل امیرالمؤمنین نمی توانیم عمل کنیم امّا می توانیم آن را یک مسیری بشناسیم و بدانیم که به آن طرف می شود حرکت کرد، در سایهی آن راه باید حرکت بکنیم.
شجاعت و عقلانیّت. این هم یک وظیفه دیگر مسئولین است؛ هم شجاع باشند، در مقابل توپ و تشر این و آن پس نزنند، آنچه را صحیح است، آنچه را باید انجام بدهند، در مقابل یاوهگوییهای این دولتمردان آمریکایی و اروپایی و دیگران، آن را از دست ندهند؛ میبینید که چه بیربط حرف می زنند؛ حرفهایشان واقعاً گاهی مثل دلقک است. دولتمرد آمریکایی –می خواهد ما را مثلاً در دنیا هو کند میآید- می گوید ایران حقوق بشر را از عربستان سعودی یاد بگیرد! به این آدم چه می شود گفت؟ غیر از دلقک حرف دیگری می شود زد؟ عنوان دیگری می شود داد؟ این آدم و این جور آدمها نه تهدیدشان، نه وعدهشان، نه قولشان، نه امضائشان اعتبار ندارد. به اینها نباید اعتنا کرد، شجاعانه در طریق صحیح باید حرکت کرد؛ و [همین طور با] عقلانیّت؛ با احساسات نمی شود حرکت کرد، ادارهی یک کشور با صِرف احساسات امکانپذیر نیست. احساسات خیلی لازم است امّا در مقام پشتیبانی عقلانیّت؛ راه را با عقلانیّت انتخاب بکنیم، با انگیزه و احساسات پیش برویم.
یک وظیفهی دیگری که مسئولین ما باید به آن توجّه داشته باشند، قدردانی از ظرفیّتهای درونی و داخلی کشور و شناخت این ظرفیّتها است. بسیاری از این ظرفیّتها وقتی ما آنها را نشناسیم متوقّف می ماند؛ کمااینکه متأسّفانه همین هم اتّفاق افتاده است؛ خیلی از ظرفیّتها را [نشناختهایم]، از جمله ظرفیّت همین جوانهای خوب را. گرههایی در کار برخی از مسئولان در بخشی از تشکیلات عظیم دولتی و حکومتی وجود دارد که این جوانها می توانند این گرهها را باز کنند؛ هم با سرانگشت اندیشه جوانانه تابناکشان، هم با سرانگشت کار عملیشان می توانند این گرهها را باز کنند؛ قدر جوانها را بدانند، به جوانها مراجعه کنند، از نظرات آنها استفاده کنند. غالب جاهایی که از نظرات آنها استفاده کردیم و بهرهمند شدیم، به موفّقیّت دست پیدا کردیم. قدر جوانها را بدانند، قدر بلندپروازیهای جوانها را هم بدانند. جوانها بلندپروازند، ایرادی ندارد؛ همین بلندپروازیها است که یک ملّت را جلو می برد و از توقّف [بازمی دارد]. از هیاهوی غربیها هم بیمی به دلشان راه ندهند.
به مسئلهی معیشت مردم یک اهتمام ویژه مصروف کنند؛ امروز مهمترین کار و اولویّت این است، چون دشمن روی این متمرکز است؛ معیشت طبقات ضعیف. مشکلاتی که برای طبقات ضعیف در امر معیشت پیش میآید، جزو اساسیترین کارها است برای مسئولان کشور، مسئولان دولتی، عمدتاً مسئولان دولتی؛ این مهمترین کارها است. ممکن است منابع داخلی کم باشد امّا انسان مشاهده می کند که در درون کشور افرادی هستند، جریاناتی هستند که این منابع را ظالمانه می بلعند؛ این دلّال بازیها، این انحصارطلبیهایی که در زمینه مسائل مادّی، در تجارت و غیره وجود دارد، مانع پیشرفت کشور است. ما دائم تأکید می کنیم به تولید داخلی، فلان دلّال وارداتچی چون برخلاف منافعش است، می رود از طُرُق مختلف کارشکنی می کند و انسان می بیند [کار] به نتیجه نمی رسد. رسیدگی به معیشت مردم فقط این نیست که ما پول پخش کنیم؛ نگاه کردن به این بخشهای مضر و خطرناک و جلوگیری از آنها، جزو مسائل مهم است. ما این را به مسئولین کشور با خصوصیّات، گاهی با جزئیّات در مجالس کاری تذکّر دادهایم، تأکید کردهایم، باز هم تأکید می کنیم؛ اینها حرفهایی است که ما با مسئولین داریم.
[امّا خطاب] با مردم. اوّلاً مردم عزیز به مسئولان باید کمک کنند، همه باید کمک کنند. اگر چنانچه بحث تقویت تولید داخلی و محصول داخلی می شود، یک بخش مهمّش مربوط به مردم است. تولیدکننده محصول داخلی، مصرفکننده محصول داخلی، فروشنده و دکانداری که محصول داخلی را می فروشد، اینها همه می توانند اثرگذار باشند. کیفیّت تولید، نحوه توزیع، اینها چیزهای مهمّی است. خب ما امسال را سال «تولید کالای ایرانی» و تأکید بر روی کالای ایرانی اعلام کردیم، حالا آخر سال است؛ چقدر در این زمینه [کار شد]؟ البتّه کارهایی شده امّا چقدر پیش رفتیم؟ باید پیش برویم در این زمینهها. مردم می توانند در این باره کمک کنند، در کارهای خیر می توانند همکاری کنند.
از جمله کارهایی که مردم می توانند به بهترین وجهی در خدمت به کشور انجام بدهند، حضور در صحنههای انقلاب است؛ از جمله کارهایی که مردم می توانند انجام بدهند، مواجهه و مقابله با شایعهسازی دشمن است. امروز یکی از شگردهای فعّال دشمن، شایعهسازی است که مردم را مضطرب کنند، مردم را با هم مخالف کنند، علیه این و آن تهمت بزنند، مردم را به جان یکدیگر بیندازند که البتّه چنین اتّفاقی نمیافتد به توفیق الهی؛ امّا آنها قصدشان این است؛ مردم باید هوشیار باشند، متوجّه باشند. مردم را با کمال وقاحت به مواجهه با انقلاب، با نظام دعوت می کنند؛ این مردمی که نظام متّکی به آنها است. اگر مردم پشتوانه نظام، پشتیبان نظام نبودند، این ماجرای به این اهمّیّت پیش نمیآمد، پیش نمی رفت؛ این قدر وقیحند که همین مردم را وادار می کنند یعنی تشویق می کنند، تحریک می کنند به مواجهه با نظام. مردم در مقابل این تبلیغات ایستادگی کنند، علیه این تبلیغات حرکت کنند. جوانها امروز در فضای مجازی فعّالند؛ فضای مجازی می تواند ابزاری باشد برای زدن توی دهن دشمنان.
امّا در مورد تحریمها. خب تحریم فشارهایی را به یک ملّتی، به یک کشوری وارد می کند. تحریمی هم که علیه ملّت ایران راه انداختند، خود آمریکاییها با خوشحالی می گویند «در تاریخ سابقه ندارد»! بله، در تاریخ سابقه ندارد و انشاءالله شکستی هم که آمریکاییها در این قضیّه می خورند، در تاریخ بیسابقه خواهد بود. ملّت، دولت، مسئولین، همه، می توانند کاری کنند که این تحریمها صددرصد به نفع کشور تمام بشود. همچنان که ما در دوران جنگ تحریم بودیم که سلاح انفرادی هم به ما نمی فروختند و یک وقتی گفتیم سیم خاردار هم به ما نمی فروختند، [امّا] همین محرومیّتها موجب شد استعدادهای داخلی به کار بیفتد و از لحاظ وضعیّت دفاعی به امروز برسیم که امروز در منطقه در سطح اوّلیم و از همه جلوتریم به توفیق الهی، و این به برکت تحریم بود؛ وَالّا اگر چنانچه از روز اوّل هرچه لازم داشتیم می رفتیم می خریدیم، به ما می دادند، پولهایمان را می گرفتند، به فکر نمیافتادیم که خودمان درست کنیم و به اینجا نمی رسیدیم. در همه قضایا همین جور است؛ جوانهای ما به من می گویند -و این را ثابت هم می کنند؛ فقط صِرف ادّعا هم نیست- که هیچ وسیلهای که کشور به آن نیاز دارد، از قطعه و غیر قطعه وجود ندارد که ما نتوانیم بسازیم؛ همه چیز را می توانیم بسازیم؛ راست هم می گویند؛ در مواردی امتحان هم کردیم، دیدیم همین جوری است که می گویند. ما یک چنین ظرفیّت انسانیای داریم. بایستی ما کاری کنیم که این تحریم وسیلهای بشود برای شکوفایی، وسیلهای بشود برای رسیدن به قلّه ابتکار و کار در کشور. [باید] از محصول دیگران خودمان را بینیاز کنیم و دیگران را محتاج محصول خودمان بکنیم؛ این کاری است که می تواند انجام بگیرد.
ما به توفیق الهی از این مسائل مربوط به تحریم و مشکلات [عبور می کنیم]؛ البتّه مشکلاتی به وجود میآورد، مشکلاتی هست، الان هم وجود دارد [امّا] این مشکلات مال اوّل کار است؛ اگر دولت و ملّت مقاومت کنند، هوشیاری به خرج بدهند، کار و تلاش کنند، دامن همّت به کمر بزنند، ما مطمئنّاً از این مرحله با پیروزی عبور خواهیم کرد. همچنان که در جنگ تحمیلی با پیروزی عبور کردیم، صدّام به خاک سیاه نشست و به درک اسفل رفت و جمهوری اسلامی شکوفاتر شد، دشمنان ما هم، آنهایی که در آمریکا و در اروپا و در غرب علیه ما اقدام می کنند، به درک اسفل خواهند رفت و جمهوری اسلامی انشاءالله باقی خواهد ماند.
رحمت خدا بر روح مطهّر امام بزرگوارمان که این راه را او در مقابل ما باز کرد. نصایح امام، وصایای امام را فراموش نکنیم؛ رحمت خدا بر روان پاک او باد و رحمت خدا بر روح مطهّر شهدای عزیز ما که در این راه جانفشانی کردند و رحمت خدا بر کسانی که در این راه مجاهدت کردند تا امروز، و رحمت خدا بر شما مردم عزیز قم. سلام بنده را به بقیّه برادران و خواهران قمی هم برسانید.