نشست «گزارش و تحلیل دیدار تمدن پژوهان با مقام معظم رهبری»
شنبه, ۷ اردیبهشت, ۱۳۹۸نشست «گزارش و تحلیل دیدار تمدن پژوهان با مقام معظم رهبری» با حضور حجت الاسلام والمسلمین دکتر حبیب الله بابایی (عضو هیئت علمی پژوهشگاه علوم و فرهنگ اسلامی) در تاریخ سه شنبه ۳ اردیبهشت ۹۸ در سالن امام رضا(ع) برگزار گردید.
دکتر بابایی در ابتدا خاطرنشان کردند؛ جلسه مقام معظم رهبری با تمدن پژوهان در تاریخ ۱۱ بهمن ۹۷ برگزار شد که عده ای از متفکران این عرصه خدمت مقام معظم رهبری رسیدند و گزارشات و دیدگاه هایی را در مورد تمدن نوین اسلامی ارائه نمودند. نکات جلسه در چند محورِ فقه تمدنی، بینش تمدنی و داشتن رویکرد تمدنی، تمدن غرب به عنوان رقیب تمدنی تمدن اسلامی، ضرورت انسجام فعالان حوزه مطالعات تمدنی، آینده پردازی در سامان دهی حرکت تمدنی، نگرش انضمامی و عینی به مسئله های تمدن و…. بنده فرازهایی از سخنان رهبری را قرائت می کنم و چند نکته ای را توضیح می دهم و در آخر نگاهی آسیب شناسانه به مطالعات تمدنی خواهم داشت. افراد زیادی از موسسات و پژوهشکده ها و و دانشکده های مختلف حضور داشتند و تقریبا این افراد نمایندگی می کردند از فضای مطالعات تمدن و تمدن پژوهی موجود و چهار گزارش از این جلسه انعکاس یافت. دکتر بابایی ضمن بیان مثبت بودن نظر رهبری از محتوای جلسه گفتند: برخی تلقیشان این بود که مقام معظم رهبری نسبت به محتوای جلسه نگاه انتقادی داشتند ولی به نظر من تعابیری که داشتند نشان دهنده این بود که نگاهشان مثبت بوده و پیگیری هایی که بعد از جلسه داشتند نشان می دهد که نظر شخص ایشان موافق بوده است و در مطلع کلام، در همان جلسه بعد از شنیدن نظرات و گزارشات هم این را فرمودند که؛ “خیلی خوشحال شدم از شنیدن بیانات شما دوستان و آقایان، یعنی می بینم مسئله را از لحاظ نظری دنبال کردید و انسان به نکات با ارزشی در بین فرمایشات آقایان برخورد می کند من از این جلسه که بروم بایست بخاطر وجود شماها سجده شکرکنم و این لطف الهی است الحمدلله رب العالمین” اگر ایشان سطح جلسه را مطلوب نمی دیدند با این تعابیر از جلسه تعریف نمیکردند.
عضو هیأت علمی پژوهشگاه علوم و فرهنگ اسلامی در ادامه به نکات مطرح شده در جلسه پرداختند؛ مسئله مورد تاکید مقام معظم رهبری بحث انضمامی بودن مطالعات تمدنی بود و با ذکر خاطره ای از جلساتشان با روشنفکران قبل از انقلاب فرمودند: “ما باید مراقب باشیم که کار نظری ناظر به میدان، ناظر به واقعیت و ناظر به عمل و ناظر به راهکار باشد”.
دومین نکته ای که در فراز اول مطرح شد این بود که؛ بحث جمع شدن تمدن پژوهان کنار یکدیگر است که آقا فرمودند: “من نمی گویم تشکل به معنای ستاد سازی و نهاد سازی و بنیاد سازی، اینها طبق تجربه ما خیلی کارگشا نیست. علاج این است که در بین جمعی که در این مسائل فکر می کنند یک همفکری به وجود بیاید…ایجاد جلسات همفکریِ نزدیک به هم مهم است”
کنار هم قرار دادن این مباحث و دیدن مجموعه نکات و مباحث و ارتباط آنها با یکدیگر و تبدیل به یک شبکه نمودن مباحث مهم است تا هم افزایی و نظام فکری ایجاد شود. اینکه هر کسی در گوشه اتاق و موسسه خود بنشیند و به دیگران کاری نداشته باشد جوانه های خوبی رشد می کند اما عملا آن اتفاق مبارک رخ نمی دهد که شما بتوانید به سمت تمدن اسلامی بروید. با دست خالی و یک محقق و دو محقق و زمان کوتاه نمی توان کار را به سرانجام رساند!
مقام معظم رهبری سومین نکته را با این مقدمه آغاز نمودند که برخی انقلاب ها مثل الجزایر صرفا سیاسی است و تفکر و نظام فرهنگی و نظام اقتصادی و اجتماعی عوض نمی شود و برخی انقلاب ها سیاسیِ صِرف نیست و نقطه عزیمتی است برای ایجاد یک تمدن جدید و می خواهد در همه چیز تغییر تمدنی ایجاد کند و الگوی زیست متفاوتی را می خواهد طراحی کند. ایشان می فرمایند: “انقلاب ما فقط این نبود که حکومت عوض شود ما پایه ها و مبانی حیات را در جامعه بنا کنیم…اما این هنوز تمدن سازی نیست یعنی وقتی می گوییم تمدن سازی مرادمان ایجاد جامعه انقلابی نیست، چیزی فراتر از آن است طبیعت تمدن بشری و جهانی است، وقتی می گوییم تمدن نوین اسلامی یعنی یک پدیده که بایستی دنیا را فرا بگیرد با این چشم باید به مسئله تمدن اسلامی نگاه کرد”.
نکته چهارم در مورد تمدن رقیب بود و گفتند: “تمدن غرب رقیب و دشمن تمدن اسلامی است ولی معنایش این نیست که ما می خواهیم آن را نابود و تخریب کنیم اگر ما توانستیم این کار را اینجا به طور موفق انجام دهیم این به طور طبیعی منتشر می شود”. قلمرو اعتبار یک تمدن بسته به این است که نمادهای آن تمدن اعم از زبان، تفکر یا تکنولوژی و ابزار و مواد درسی و آموزشی و فرهنگی و کتاب ها و… حضور داشته باشد مثلا اگر در یک جامعه فیلم های هالیود دیده می شود آن جامعه جزء قلمرو اعتبار تمدنی آمریکاست. اگر در یک جغرافیا مدل زیست شما مورد پسند قرار بگیرد آن جغرافیا جزء قلمرو اعتبار تمدن شما به حساب می آید اگر چه از شما خیلی دور باشد. برخورد تمدن ها در این فضا قابل فهم است یعنی ممکن است دو تمدن در یک شهر یا دانشگاه با هم در تضاد باشند!
مقام معظم رهبری در فراز دیگری متذکر این نکته شدند که: “من می خواهم عرض کنم این تمدن را به دنیای اسلام و به مردم خودمان به یک نحوه قابل فهمی معرفی کنید. توحید و عبودیت و کرامت انسان و سبک زندگی چهار مقوله اصلی هستند که تمدن نوین اسلامی بر روی این چهار اصل بنا می شود. تحقق شریعت اسلامی همان عبودیت است…کار نظری را باید خیلی قوی و فاخر انجام داد. یعنی هم خود فکر فاخر باشد هم ادبیاتی که ارائه می کند باید بسیار فاخر و قوی باشد تا بتواند جوامع نخبگانی کشور را تحت تأثیر قرار بدهد”.
استاد بابایی گفت: یکی از آسیب های که ما تمدن پژوهان دچار آن هستیم که در کلام رهبری نیز منعکس شده این است که برخی از ماها با حرف های سبک مسئله را مطرح کنیم و چون استادی نیست که حرف های ما را نقد کند، حرف های کلی خودمان را می زنیم و لفظ تمدن را در لابه لای نوشته و گفته مان پخش می کنیم و اسم آن را نوشته تمدنی می گذاریم!
آسیب دوم اینکه عدم ارتباط و فقدان گفتگوهای موثر و توقف در آیین های تمدنی و تشریفات همایشی، مطالعات تمدنی را در ایران ضعیف و ناکارآمد کرده است و این باعث شده بعد از سال ها هنوز متن مرجع در مورد تمدن و تمدن اسلامی به زبان فارسی تولید نکرده ایم که بتوانیم آن را در ویترین خودمان قرار بدهیم. متنی که بتوانیم به زبان انگلیسی و عربی ترجمه کنیم و به جاهای مختلف به عنوان مانیفست تمدن ارائه دهیم در حالی که از دهه ۷۰ به این طرف ادبیات تمدنی در صحبت های آقا مطرح بوده است. و اوایل دهه ۸۰ مطالعات تمدنی در ایران جدی شده است اما مطالعات تمدنی ما هنوز به تراز مطالعات آکادمیک تمدنی دنیا نرسیده است و در هیچ یک از مجامع تمدنی حضور موثر نداریم. مسئله های تمدنی و طرف های تمدنی خودمان را در جهان اسلام نمی شناسیم و نسبت به آن تحلیل درستی نداریم.
نبود رویکرد انضمامی در مطالعات تمدنی آسیب دیگری است که رهبری متذکر شدند؛ اساسا ما تمدنی ها لذت می بریم که در گوشه های کتابخانه بنشینیم و نظریه بدهیم اما ما تعهدی نسبت به مسئله های خیابان نداریم! نسبت به مسئله آب یا آی تی یا زبان در جهان اسلام نه فکر می کنیم نه تحلیل می کنیم نه نظر داریم! کدامیک از تمدن پژوهان ما در مورد داعش که مهمترین مشکل بود در چند سال در جهان اسلام، کتاب نوشتند و تحلیل تمدنی ارائه کردند؟
آسیب دیگر اینکه نوع تمدن پژوهان ما نه چند رشته ای هستند و نه چند زبانی، شما زمانی می توانید در سطح تمدنی پرواز کنید و تحلیل ارائه کنید باید بتوانیم به ۴_۵ زبان بخوانیم و بنویسیم و بگوییم و در چندین رشته سررشته داشته باشیم درحالی که بیش از یک زبان واقعی بلد نیستند و عملا این می شود که ما نمی توانیم با همین کشورهای همسایه خودمان ارتباط بگیریم.
در آخر حجت الاسلام و المسلمین بابایی متذکر شدند؛ مباحث تمدنی شعاری نیست و بحثی کاملا آکادمیک است و متاسفانه توازنی بین سرعت تحولات تمدنی در دنیای امروز و سرعت در اندیشه ورزی های تمدنی در جهان اسلام وجود ندارد، تحولات تمدنی در حقیقت بسیار شتابنده است و تغییرات به سرعت در حال انجام است و مسئله ها به شدت در حال تغییر است و ما نمی توانیم با آرامش و کُند خوانی و حرکت فردی خودمان را در مسیر این تحولات سریع تمدنی به روز نگهداریم. ما هنوز به لحاظ فکری و تحقیقاتی امکان واکنش سریع را نداریم یعنی نمی دانیم در چه مکانیسمی سریع بتوانیم مسئله را پیدا کنیم و دیتاهای لازم را جمع آوری بکینم و بازسازی کنیم و بازتولید کنیم و نظریه بدهیم و اثرگذار باشیم!